دانلود رایگان رمان من ارباب توام اثر honney66
دانلود رمان من ارباب توام اثر honney66 به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش و لینک مستقیم
داستان از زبون یه دختر خوشگل و ثروتمنده که البته نه خیلی پولدار ، میانگین رو به بالا ، دختر آرام و پاکی هست ولی متعهد به دین نیست ، درسته نماز نمیخونه ، روزه نمیگیره یا لباسهاش نسبتا آزاده ، ولی دل پاکی داره و دنبال کثافتکاری نیست ، بگذریم یه روز پدر این خانم میاد خونه و یه مسئله ای رو باهاش در میون میزاره که باعث باز شدن پای یه نفر به زندگیش میشه ، حالا اون موضوع چی میتونه باشه که باعث بهم ریختن زندگیه این خانم میشه ، اونم زمانی که داره واسه کنکور درس میخونه …
خلاصه رمان من ارباب توام
خسته شدم با این استاد ایکبیریش … همون بهتر که ساعت کلاسی تموم شد وگرنه جوون مرگ میشدم!
با شادیه فراوان از کلاس زدم بیرون به سمت دویست و شیش صندوقدار سفید رنگم رفتم و با یه جهش پریدم توش … کولمو پرت کردم کنارم … ماشینو روشن کردمو پیش به سوی منزل!
تا رسیدن به خونه نیم ساعتی راه هست پس بهتره یه نموره از خودم براتون بگم …خوبه نه … خب عرضم به حضور مبارکتون که من رزا نعمتی هستم هجده ساله و دارم واسه کنکور درس میخونم که ایشالله اگه خدا بخواد سال بعد که کنکور دادم قبول شم!
حالا بگو ایشالله … خب دختر خیلی خوشکل و نازی نیستم ولی بقیه میگن قیافه ی خوبی داری … صورت گردی دارم با موهای لخت و خرمائی بلند که تا گودیه کمرم میرسه!
ابروهایی پهن و کشیده که تازگیا تمیزش کردم خیلی خوب شده دماغی سربالا و عملی که همین چهار ماه پیش عملش کردم و لبایی قلوه ای و صورتی پوستمم برنزه!
اما بیشترین چیزی که تو صورتم خودنمائیی میکنه رنگ چشمامه چشمایی به رنگ خاکستری و آبی کمرنگ که به سفیدی مبزنه خیلی دوسشون دارم چون ترکیبی از رنگ چشای بابام و مامانمه!
هیکلمم به لطف باشگاه فیتنس حسابی رو فرمه قد نسبتا بلندی دارم 171 و همینا دیگه و اینکه تک دختر هستم …
وایییی خدا
هرچی رمانه خوبه در حال ویرایشه بابا خو زودتر ویرایش کنین تموم شه