کتاب مهمان ناخوانده
عنوان | کتاب مهمان ناخوانده |
نویسنده | شاری لاپنا |
ژانر | جنایی، رازآلود، تریلر، ترسناک، عاشقانه |
تعداد صفحه | 191 |
ملیت | خارجی |
ویراستار | رمان بوک |

دانلود کتاب مهمان ناخوانده اثر شاری لاپنا به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان
کتاب مهمان ناخوانده نوشته شاری لاپنا جنایی نویس مشهور است که با ترجمه عباس زارعی منتشر شده است. این کتاب روایت سفری عجیب است که ممکن است تبدیل به سفر آخر شخصیتها شود. چندین زوج مهمان هتل میچل در دل کوهستان هستند تا تعطیلات زمستانی خود را در محیطی آرام و دور از هیاهوی شهر بگذرانند اما شب طوفان و کولاکی هولناک درمیگیرد، برف و یخ همه جا را میپوشاند، خطوط برق و تلفن قطع و جاده مسدود میشود! تمام دسترسیهای این افراد قطع میشود و همه امیدوارند زودتر کولاک تمام شود که ناگهان اتفاقی ترسناک میافتد! جسد یکی از مهمانان هتل پیدا میشود، حالا آنها در جایی سرد و بدون راه فرار گیر کردهاند و باید خود را نجات دهند …
خلاصه کتاب مهمان ناخوانده
کاندیس وایت پشت میز قدیمی مخصوص جلو پنجره اتاقش نشسته و به منظره برفی روبه رویش نگاه میکند. خوشحال است که پیش از بارش برف به هتل رسیده است. صبح زود از نیویورک راه افتاد تا هر چه زودتر به اینجا برسد این روزها اعصابش خیلی ضعیف شده و یک گلوله آتش و پر از دلخوری ست؛ نه به این خاطر که خانواده اش به او نیاز دارند مثلاً شوهری دست و پا چلفتی یا فرزندانی دوست داشتنی با دستهای نوچ؛ مسئله اینجاست که شوهر و فرزند ندارد. اگر فرزند میداشت الان نوجوان بودند بچه هایش چه شکلی میشدند؛ آنها را در سنین مختلف در شرایط مختلف تصور
کرد اگر خوش شانس بود دوستش داشتند اما نه شانس ندارد که دوستش داشته باشند حتی شانس پایان خوش هم ندارد دختر مجرد خانواده است کسی که مراقبت از مادر بیوه پیرش سهم اوست. خواهرهای خودخواهش آنقدر با خانواده خود درگیرند که فرصتی برای آنها ندارند. کاندیس احساس میکرد در زندگی اش دو بار فریب خورده است هم به خاطر شادی ای که خواهرهایش از او گرفتند هم به خاطر وظیفه مراقبت از مادری سالمند و زمین گیر قدرنشناس اذیت کن و بی حوصله نه اینکه مادرش را دوست ندارد بلکه کار خیلی سختیست فردی از لحاظ جسمی به تو وابسته است و بابتش
شرمنده این موضوع ناراحت کننده است مادر بیشتر اوقات حتی او را نمیشناسد کاملاً خلاقیتش را گرفته و فرصت کار کردن را برایش محدود کرده است برای همین تصمیم گرفت به اینجا بیاید تا کتابش را تمام کند. تنها وقتی خارج از شهر است خواهرهایش به وظیفهشان عمل میکنند که این مورد گه گاه پیش میآید. آن قدر از خود راضی اند و به او وابسته که دیدار از مادر را مرتب کم و کمتر میکنند چون رسیدگی به خانواده خودشان مهم تر است و البته چون کاندیس خانواده ای ندارد. کاندیس هم میتواند خانواده داشته باشد احساس کرد ناخوداگاه کلمات را در سکوت با صدای بلند به زبان آورد …
- انتشار : 20/10/1402
- به روز رسانی : 20/09/1403