رمان بغض شب

دانلود رمان بغض شب اثر ام کا اچ p.r (نویسنده انجمن رمانبوک) به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان

تنهایی بیماری خطرناکی‌ست؛ از همان‌هایی که سلول‌ سلول مغزت را در برمی‌گیرد و مثل خون در سراسر بدنت پمپاژ می‌شود و عصب چشم‌هایت را تحریک می‌کند. برای باریدن و راه نفس کشیدنت را با سدی از جنس بغض می‌بندد و تو همچو پروانه‌ای اسیر در دام عنکبوت برای رهایی دست و پا می‌زنی …

خلاصه رمان بغض شب

تنهایی یعنی شاخه گلی خشکیده در دست دختری جوان یعنی نیمکت هایی که روزی شاهد خنده هایت بودند. تنهایی یعنی فال های حافظ جامانده در کیفم، یعنی خط هایی که روزهای تقویم خورد و تو نیامدی، این همه برایت از تنهایی گفتم.. ولی از انسان‌های تنها نه، راستی آن ها را می‌شناسی، جایی در کوچه پس کوچه‌های همین شهر زیر آسمان آبی همین خدا زندگی می‌کنند. کسانی که جسم هایشان به ما نزدیک است و روحشان فرسنگ ها از ما دور است. عابرانی که هر

روز از کنار ما می‌گذرند و ما از حالشان بی‌خبریم و فکرمان درگیر روزمرگی هایمان هست. کاش به آن‌ها هم سری بزنیم، راستی گفته بودم؛ آدم‌های تنها خیلی شجاع هستند. نه از تنهایی می‌ترسند نه از تاریکی نه صدای رعد و برق برایشان ترسناک است و نه.. تنهایی همیشه این نیست که؛ کس کنارت نباشد، هزاران نفر در کنارت هستند ولی باز هم تنهایی… تنهایی همیشه بد نیست لااقل بهتر از دل شکستن است تجربه ثابت کرده است که آدم ها وقتی کنار هم قرار می‌گیرند

اشتیاقشان برای له کردن یک دیگر بیشتر می‌شود. تنهایی و دلتنگی گاهی فکر می‌کنم دو روح اند در یک بدن هر دو مهلک و کشنده اند. یک سم مرگبار، ولی شنیده ای گاه زهر خود پادزهر می‌شود؟! قصه‌ی این دوتا است کشنده و مرگبار شفادهنده و آرامش بخش. گاهی تنهایی آرام بخش است. مثل وقت هایی که به یک سکوت مطلق و یک دنیا فکر نیاز داری، گاهی تنهایی مرگبارو کشنده است مثل وقت‌هایی که روحت زخمی است و از دنیا هزاران گله داری وقت هایی که …