رمان چشم ها

عنوانرمان چشم ها
نویسندهنیلوفر قائمی فر
ژانرعاشقانه، اجتماعی
تعداد صفحه1166
ملیتایرانی
ویراستارتیم رمان بوک

دانلود رمان چشم ها اثر نیلوفر قائمی فر به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان

سردار پسر طلا ساز معروف شهر با آلا مدل معروف تصادف می‌کند که باعث می‌شود تمام زیبایی صورتش را از دست بدهد، آلا به تقاص زیبایی که دست داده و برای دیه، طبق قانون تقاضای ازدواج با سردار را می‌کند …

خلاصه رمان چشم ها

اون که به فنا داد جفتمونو تویی، اون که گیر تو افتاده منم، من. تو که به قول خودت با هر کی بخوای میری میای می‌مونی‌، منم که سوختم، من… از جا که بلند شدم و محکم پسش زدم از سر راه بره کنار، رفتم توی اتاقم.. دارم زور می‌زنم زور می‌زنم که گذشته رو به یاد نیارم، یادم نیاد که چه موقعیت هایی داشتم و دیگه ندارم، چه کسایی میشد کنارم باشن دیگه نیستن و این اومده و برای من شده شاخ اون به من میگه ناقص العقل، اگر تو بابای عقلایی که من به خود کلمه و فهم عقل شک می‌کنم… نشستم تو اتاق خودم و

طراحیمو کردم. برای یک طرح کشیدن، قریب به چهار بار از جا بلند شدم راه رفتم، دراز کشیدم و دوباره نشستم. بالاخره از اتاق اومدم بیرون دیدم نیس رفته بود، ظرفای توی یخچال هم بیرون بود. از داخلش غذا برداشته بود برده بود خوبه انقدر می‌خوره از فرم خارج نشده؟ ظرفا رو جمع کردم و گذاشتم تو ظرف شویی. چطوری به این کمال زاده زنگ بزنم؟ باید بالاخره زنگ بزنم دیگه… پس بزنم دیگه انقدر دست دست نکنم‌. شمارش گرفتم تا بوق نخورد قطع کردم و گفتم: والا نمی‌تونم حرف بزنم..‌ سرمو رو میز گذاشتم

و گفتم: آلا جون کاری نداره حرف بزن آدم خوار که نیست… کاش آدم خوار بووووود… من جا می‌خوام، جا… جا… بگیر بگیر… سر بلند کردم و دوباره شماره گرفتم تا برق نخورد دوباره قطع کردم و با زاری گفتم: وای مردک هیز، بابا الان شماره‌ام بیفته منو خفه می‌ کنه… سریع بذارم بلک لیست؟ نه ضایع است… زنگ بزن دیگه اه… سه باره گرفتم شماره رو بوق خورد، انسان باش مثل آدم حرف بزن. -الو؟ -الو سلام آقای کمالزاده، من همتی هستم. خندید و گفت: آلا جان سلام. چشمامو گرد کردم و بی صدا گفتم: شروع شد! …

دانلود رمان چشم ها
4.36 مگابایت
PDF
دیدگاه کاربران درباره رمان چشم ها
اشتراک در
اطلاع از
guest
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
smalove
smalove
1 سال قبل

بسیار مسخره بود حیف وقت. بسیار ابتدایی و غیر واقعی. شخصیت ها اصلا درست پرادزش نشده بودند و اصلا دلنشین نبودند.

سیدمحمد
سیدمحمد
2 سال قبل

رمان قشنگیه

محی
محی
3 سال قبل

از بین رماناش این یدونه بهترینه

ن.گ
ن.گ
3 سال قبل

رمان خوب و گیرایی بود

الهام
الهام
3 سال قبل

من قبلااین رمان روخوندم خیلی عالی وخوبه ارزش خوندن داره دست نویسنده دردنکنه⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘