رمان کنار نرگس ها جا ماندی

عنوانرمان کنار نرگس ها جا ماندی
نویسندهمائده فلاح
ژانرعاشقانه
تعداد صفحه3629
ملیتایرانی
ویراستاررمان بوک

دانلود رمان کنار نرگس ها جا ماندی اثر مائده فلاح به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان

یلدا پزشک ۲۶ ساله ایست که بخاطر مشکل ناگهانی که برای خانواده‌اش پیش آمده، ناخواسته مجبور به تغییر روش زندگی خود می‌‌شود، در این بین به دور از چشم خانواده سعی دارد به نحوی مشکلات را حل کند، رویارویی او با مردی که در گذشته درگیری عاطفی با او داشته و حالا زن دیگری در زندگی آن مرد است باعث …

خلاصه رمان کنار نرگس ها جا ماندی

سه روزی بود که با مامان در خانه تنها بودم بابا برای سر زدن به نمایندگی تبریز به آنجا رفته بود تا شاید بتواند با حفظ آن بعضی از چک هایش که موعدش نزدیک شده را پاس کند اهل حرف زدن از مشکلات مالی‌اش نبود اما این مشکلات مالی و کاری این روزها به حدی زیاد شده بود که همه‌‌ فامیل در جریانش قرار گرفته بودند. بابا وارد کننده سیسمونی و کالای کودک از ترکیه بود. در واقع نمایندگی بهترین برندهای ترک در ایران را داشت کاری پر مشغله که سال‌های سال از عهده اش برآمده بود و اما از یکسال پیش بدون هیچ

دلیلی از طرف شرکای ترکش طرد شد. هر کدام به بهانه ای یکی یکی پا پس کشیدند و بابا ماند با کلی سفارش و دست خالی اگر چه طرف ترک متعهد شده بود که به سفارش هایی که بابا گرفته پایبند بماند و جنس به دستش برساند، اما آن قدر دیر به دستش رساندند که بابا گرفتار نوسان بازار ارز شد و پول هایی که از سفارشاتش گرفته تنها پاسخگوی یک سوم از حجم درخواست ها می‌شد. یک ضرر و زبان که منجر به از پای افتادنش شده بود. بارها به محسن زنگ زده بودم که برگردد و به بابا کمک کند، اما هر بار

بهانه ای می‌آورد. مهم ترین مشکل اقامت در انگلیس بود که به تازگی گرفته و به هیچ وجه حاضر نبود آن را از دست بدهد. البته هر شب زنگ میزد و کلی ابراز نگرانی می‌کرد. این کارهای محسن مرا یاد حرف عزیز می‌انداخت که محسن را شتر مرغ خطاب می‌کرد و دشمنی همیشگی مامان را هم به جان خریده بود. می‌گفت هر وقت از محسن انتظار داری بار ببرد مرغی است که باید تخم بگذارد و هر وقت انتظار داری تخم بگذارد شتری می‌شود که دارد بار می‌برد. هیچ وقت به داد آدم نمی‌رسد. مامان وقتی به خانه برگشت شب بود …

دیدگاه کاربران درباره رمان کنار نرگس ها جا ماندی
اشتراک در
اطلاع از
guest
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
ماریا
ماریا
1 سال قبل

بسیار گیرا و دوستداشتنی

ماریا
ماریا
1 سال قبل

عالی بود

Lovely
Lovely
1 سال قبل

ممنون از نویسنده عزیز.رمان خوبی بود اما برخلاف اسمش حس و حال خوبی منتقل نمیکرد.حس بد دورویی و رنگ عوض کردن افراد،حس بد ناکامی در عشق و هیچ کاری انجام ندادن براش
در واقع عاشقانه ی داستان کم و غم و نگرانی استرس زیاد داشت

گلی
گلی
1 سال قبل

خانم فلاح قلم پخته‌ای دارن….این داستانشون هم قشنگ بود اما من به شخصه از دخترهایی با شخصیت ضعیف خوشم نمیاد!

یلدا هم تقریبا شخصیت دوگانه‌ای داشت چراکه خودش از عشقش حرفی نزد و فقط منتظر بود طرف مقابلش بیاد بگه و از طرفی هم با وجود اینکه طرف مقابلش جلوی چشمش عاشق یکی دیگه شده بوده، باز هم بهش فکر می‌کرده! یعنی نه فراموش میکرد نه پا پیش می‌ذاشت!

از نظر من شخصیت خیلی ضعیفی داشت که رو اعصابم بود

maryam
maryam
1 سال قبل

زیباترین رمان خانم فلاح، چندین بار این رمان رو خوندم و توصیه میکنم حتما بخونید این رمان زیبا رو….