رمان ماه صنم
عنوان | رمان ماه صنم |
نویسنده | عارفه کشیر |
ژانر | عاشقانه , اجتماعی , درام |
تعداد صفحه | 1653 |
ملیت | ایرانی |
ویراستار | سایت رمان بوک |
دانلود رمان ماه صنم از عارفه کشمیر به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
داستان زندگی دختری پرتلاش و مهربانی به نام ماه صنم که با مخالفت های مادر نامزدش، مراسم خواستگاری بهم می خورد و درگیر ماجرای عشقی برادرش ماهان می شود که سخت در تلاش است با توران که 20 سال از خود بزرگتر است ازدواج کند، علارغم میل باطنی و مخالفت، چاره ای جز همراهی برادرش ندارد، کوروش فرزند توران به قصد انتقام از مادرش و ماهان به ماه صنم نزدیک می شود و …
خلاصه رمان ماه صنم
صدای باز شدن در سکوت اتاق رو شکست، بدون این که چشم از عکس دو نفره مون روی میز آرایشم بردارم به صداش گوش کردم … صنم چرا نمی ذاری من حرف هام رو بزنم؟ من دلیل دارم … حق انتخاب دارم … این حرف ها برام تکراری شده بود ، انگار غیر از خودم گوش هام هم از شنیدن این حرف های آزار دهنده خسته شده بود که دکمه off رو زد … ذهنم پرت شد به یکسال پیش که این عکس دو نفره رو گرفتیم … یک روز برفی توی حیاط همین خونه ، کنار آدم برفی کوچیک و خوشگلی که درست کرده بودیم ایستاده بودیم!
من سمت راست آدم برفی، ماهان سمت چپ، به دوربین گوشی اش نگاه کردیم و لبخند زدیم، دونه های ریز و درشت برف روی سر و صورت مون نشسته بود … یکسال گذشته، بهمن رسیده ولی هنوز برفی نیومده … لحن صداش ملایم تر شد، کنارم روی تخت نشست و ادامه داد: ماه من ! صن … ماه صنم! بالاخره اسمم رو کامل گفت، این یعنی می خواد از در احساسات وارد بشه … می خواد به هر زوری شده من و راضی کنه.
گولم بزنه! بغضم گرفت! نه نه! گریه ممنوع … حرف زدن ممنوع ! نگاهش نکن ماه صنم، به عکس نگاه کن! روز های خوش گذشته رو به یاد بیار … ماه صنم، توران می خواد تو رو ببینه، از عکست خیلی خوشش اومده، بهترین فرصت که تو و توران با هم آشنا بشین … توی دلم پوزخند زدم! آشنا بشیم؟! دیگه چه آشنایی ای مونده؟ عکس من و بهش نشون داده؟ حتما سیر تا پیاز زندگی مون رو کف دستش گذاشته …
- انتشار : 21/11/1399
- به روز رسانی : 20/09/1403
خیلی سطحی بود
عالیه