رمان وایکنتی که عاشق منه
عنوان | رمان وایکنتی که عاشق منه (جلد دوم مجموعه بریجرتون) |
نویسنده | جولیا کوین |
ژانر | عاشقانه |
تعداد صفحه | 867 |
ملیت | خارجی |
ویراستار | رمان بوک |
دانلود رمان وایکنتی که عاشق منه (جلد دوم مجموعه بریجرتون) اثر جولیا کوین به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان
آنتونی بریجرتون، رند معروف و ترسناک لندن، تصمیم به ازدواج میگیرد. معیارهای آنتونی برای ازدواج، زیبایی و هوش بالای عروسش است، اما مهمتر از آنها، عروسش باید کسی باشد که عاشقش نشود! و انتخابش ادوینای زیباست البته اگر کیت، خواهر بد زبان و بدبینش، اجازه بدهد. از طرفی، کیت که عاشق خواهرش است، فکر میکند دل خواهرش برای کس دیگری رفته و آنتونی مناسب او نیست …
خلاصه رمان وایکنتی که عاشق منه
کیت با دندانهای به هم فشرده گفت: لازم نیست من رو بکشید. آنتونی نمایش بزرگی از شل کردن چنگش نشان داد. کیت دندانهایش را به هم فشرد و قسم خورد خواهرش هیچ وقت عروس این مرد نخواهد شد. رفتارش خیلی سرد و خود برتر بین بود. کیت فکر کرد گرچه او کمی به صورت غیرمنصفانهای خوشتیپ هست و چشمهای مخملی قهوه ای دارد که به خوبی به موهایش میخوردند. وایکنت بلند بود، مطمئنا بلندتر از ۱۸۰ سانتی متر اما نه بیشتر از چند سانت؛ لبانش گرچه به صورت کلاسیکی زیبا بودند – کیت آنقدر هنر مطالعه کرده بود که بتواند خود را در این زمینه واجد شرایط قضاوت بداند – اما در گوشه جمع بودند انگار
نمیدانست که چطور بخندد. وقتی پاهایشان شروع به انجام گامهای آشنا کردند، وایکنت پرسید: خب حالا فکر کنم بهم بگی چرا از من متنفر هستی. کیت با پایش وايكنت را له کرد. اوه خدا، وایكنت رک بود: ببخشید؟ _دوشیزه شفیلد نیازی نیست من رو چلاق کنی. _مطمئن باشید اتفاقی بود. و واقعا بود، حتی اگر برای کیت این مورد خاص نداشتن ظرافت مهم نبود. وایکنت متفکرانه گفت: چرا باور کردن حرفتون برام سخته؟ كيت سريعا تصمیم گرفت صداقت بهترین استراتژی است. اگر و ایکنت میتواند رک باشد، پس او هم میتواند: شاید چون میدونین اگه به ذهنم رسیده بود عمدا روی پاتون قدم بذارم، این کار رو میکردم.
وایکنت سرش را عقب برد و خندید این عکس العملی نبود که کیت انتظار و یا امید داشت ببیند. اگر دقیق فکر کند هیچ نظری در مورد اینکه امید داشت چه عکس العملی ببیند نداشت اما مطمئنا این نبود. کیت فوری زیر لبی گفت: سرورم بس میکنید؟ مردم دارن نگاهمون می کنند. وایكنت جواب داد: مردم از یک دقیقه پیش نگاهمون میکنن. این اتفاق زیاد نمیافته که مردی مثل من با زنی مثل تو برقصه. وقتی پیکان ها شلیک شدند، این یکی با دقت هدف گیری شده بود اما با تاسف برای او اشتباه بود. دوشیزه شفیلد با خودپسندی جواب داد: درست نیست مطمئنا تو اولین احمق شیدای ادوینا نیستی که سعی داره نظر اون رو از طريق من جلب کنه …
- انتشار : 27/06/1403
- به روز رسانی : 20/09/1403