دانلود رایگان رمان فورهند اثر زیبا سلیمانی
دانلود رمان فورهند اثر زیبا سلیمانی به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان
نیلا دختر شر و شیطونی که دل در گرو پسر همکار پدرش میده و ماکان مجبور به همسفر شدن با نیلا میشه و توی این سفر اتفاقات جذابی برای این دوتا میُفته که نتیجهاش میشه عشقی که حالا نیلا و ماکان رو توی خودش حل کرده … اما امان از کلیشههای برعکسی که یقهی هر دوشون رو میگیره و اونها رو از هم جدا میکنه…
خلاصه رمان فورهند
ساعت: دو و بیست دقیقه بعد از ظهر روز سه شنبه مرداد ماه سال نود و نه…
بطري را روي هوا چرخاندم و با چرخاندن چوب پنبه ي سرش جیغ بچه ها به هوا رفت. من دیوانه وار به چرخش بطري ادامه دادم. کل مایع درون آن روي سر وصورتم راه گرفت. هر قطره اش که روي لبهایم می ریخت دلم بیشتر و بیشتر در خودش مچاله می شد. تنم بیشتر و بیشتر اسیر دلتنگی می شد.
لایو 400کایی ام یک تیک آبی اینستا را کم داشت. میان تمام کسانی که به صفحه ي لایو اضافه می شدند، چشمم سرکشی می کرد تا فقط یک تیک ساده و آبی رنگ را ببیند و بارو کنم که هست. می بیند و درد می کشد. چرخیدنم میان لجن زار را شاهد است و شاید شب براي یک بار هم که شده سرش را راحت روي متکا نگذارد و نخوابد. جیغ گوش خراش گوشم را کر کرد:
-بچرخونش نیلی…
سر بطري را به سمتش چرخاندم و با قطرات طغیان کرده اش مستفیضش کردم. صفحه ي لایوم را وصل کرده بودم به تبلتم و انقدر سایز صفحه بزرگ بود که تک تک کسانی که به لایو می پیوستند را با همه گیجی نشسته در جانم ببینم و آه حسرت در جانم جریان بگیرد. بهداد بازویم را توي دستش گرفت و عطر لعنتی اش زیر بینی ام زد.
-تمومش کن…
نویسنده خیلی قلم گیرا وجذاب داره ،من واقعا خیلی جذبش شدم
ولی درمورد شخصیتها به نظرتون یکم اغراق نبود؟؟یعنی آدم انقد عاشق میشه ،که هر لحطه و ثانیه اش به فکر معشوق باشه اونم نه یکی دو ماه ،هر لحظه به مدت چهار سال ؟؟
به نظرم هم عشق ماکان و هم نیلا چون خیلی دیوانه وار بود اینطوری بهشون ضربه زد ،ولی در کل دوست داشتم رمان رو
ممنون از نویسنده اش🥰
واقعا رمان قوی هستش و ارزش خوندن داره
نیلی ای که اونهمه سختی رو از سرگذرونده
برای یکبار خوندن خوب بود