کتاب دستکش

عنوانکتاب دستکش
نویسندهاریک امانوئل اشمیت
ژانراحساسی، فلسفی
تعداد صفحه81
ملیتخارجی
ویراستاررمان بوک

دانلود کتاب دستکش اثر اریک امانوئل اشمیت به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان

داستانی احساسی و فلسفی که به رابطه پیچیده‌ای بین یک مرد و یک دستکش پرداخته است. داستان حول محور مردی به نام ماکس می‌چرخد که در دوران کودکی‌اش، دستکش مادرش را که به نظر یک شی ساده است، به عنوان نمادی از محبت و مراقبت می‌بیند. این دستکش برای او دنیای جدیدی از معنای زندگی، روابط انسانی، و چالش‌های فردی ایجاد می‌کند. داستان در قالبی رمزآلود و با زبان شاعرانه به عواطف و نگرانی‌های انسانی پرداخته و تلاش دارد تا نشان دهد چگونه یک شیء ساده می‌تواند تاثیرات عمیق بر زندگی افراد بگذارد و احساسات انسان‌ها را تحت تاثیر قرار دهد …

خلاصه کتاب دستکش

به گمانم هرگز کسی را مانند اما وان آ ندیده‌ام که تا این حد ظاهرش با باطنش فرق کند. در اولین دیدار به نظر می‌رسید که زنی شکننده تو دار و سطحی است که حرفی برای زدن ندارد. از آن دسته آدم‌ها که قرار است زود فراموششان کنیم، اما از روزی که واقعیتش را حس کردم دیگر از فکرم بیرون نرفت. بزرگ منشیش ذهن درخشانش تناقضاتش مانند چشمه‌ای دایمی بود که مرا برای ابد در بند جذابیت خود کشیده و کنجکاویم را برانگیخته بود. بعضی زن‌ها مانند تله‌ای هستند که انسان را گرفتار می‌کنند. گاهی آدم دلش نمی‌خواهد از این دام رهایی بیابد. اما وان آ مرا به دام افکنده بود. همه چیز در یک ماه مارس خنک معمولی در

شهر استاند آغاز شد. من همیشه در رؤیای شهر استاند بوده‌ام. در سفر همواره مرا بیشتر از محل، نام‌ها به سوی خود جذب می‌کند. نام‌ها بالاتر از ناقوس‌ها از دور دست به گوش می‌رسد. از ورای هزارها کیلومتر صدایشان را به طور واضح می‌شنویم و اصواتی می‌فرستند که تجلی تصاویر است. استاند… اصوات صدادار و بی‌صدایی که نقشه‌ای را متصور می‌شوند، دیوارها را بنا می‌کنند، فضایی را مشخص می‌کنند. هنگامی که یک روستا نام قدیسی را بر خود دارد خیالاتم آن را در اطراف یک کلیسا بنا می‌کند. هنگامی که اصوات یادآور جنگلی -بوا فور- یا دشتی است مثل -شامپینی- سبزی کوچه هایش را در بر می‌گیرد. اگر عنصری را

تداعی کند -مانند پیرفون- با فکرم پوشش سطحی بنا را می‌تراشم تا درخشش سنگ را نمایان‌تر کنم. اگر مرا یاد معجزه‌ای می‌اندازد -‌دیولفیت- شهری بلند را بر فراز دشت مجسم می‌کنم. پیش از این که به شهر برسم نخستین قرار ملاقاتم با یک اسم است. من همیشه در رؤیای شهر استاند بوده‌ام. اگر غم و جدایی عشقی برایم پیش نمی‌آمد چه بسا همیشه در این رؤیا باقی می‌ماندم و هرگز به راه نمی‌افتادم. رفتن! ترک کردن این شهر پاریس مملو از خاطرات عشقی که دیگر وجود نداشت. هر چه زودتر، تغییر آب و هوا… به نظرم آمد که شمال گریزگاه خوبی است، زیرا هرگز با هم به آن جا سفر نکرده بودیم. هنگامی که نقشه را باز کردم فورا …

دانلود کتاب دستکش
2.51 مگابایت
PDF
Picture of Mehdi Ansari
Mehdi Ansari
من، مهدی انصاری، مدیر و بنیان‌گذار رمان بوک (RomanBook.ir)، با عشقی ژرف به ادبیات فارسی و جهان، بستری برای گردآوری، ویرایش و عرضه رمان‌های فارسی و خارجی و همچنین پرورش نویسندگان فراهم کرده‌ام. هدف و رسالت من، حفظ اصالت و ترویج ادبیات داستانی فارسی و پیوند دادن قلم‌ها و اندیشه‌هاست. رمان بوک نه یک سایت، بلکه آرمانی برای شکوه دوباره ادبیات فارسی است.
دیدگاه کاربران درباره کتاب دستکش
اشتراک در
اطلاع از
guest
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها