شعر فرشته ی آسمانی

دانلود شعر فرشته‌ی آسمانی اثر مهسا (نویسنده انجمن رمانبوک) به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان

سپند تو تا کی؟ مقدس جانم! رویای طنین آور! چشمانت ستوان قلبم، آغوشت ماوای جانم! ای قدوس جانم! به قبله‌ی چه کسي رانم؟ مادر روياهايم! ستوان زندگانيم!

خلاصه شعر فرشته‌ی آسمانی

شکر کردم به بودنت، ناشکري ديدم زِ رفتنت، بهشت هفت جهان، آغوش سبزه ها، الهي جديد بُگشا، سايه‌ی جديد پندار، ميوه برم با درخت، طفل در آغوش مادر، جانم زِ آتش سوزان، مادر خاموش مي‌کند روحان را، پيچک شو به بالينم، تافته شو زِ جانينم، ديده رويت، خوش بينوايت، رخسار بي زبانت  آغوش مرگ فرا خواند، پرده‌ي عيانم، کاسته شدی زِ حيايم، گيج بويت شدم، اما رَهی ساقی خاکت شدم، نقاب خجلت آور،

زِ پندار عزيز رحمت آور، مومن زِ اذان برپاست، طفل بر رُخ مادر برپاست، رنج هوا بر سَرَم، خارکش روا در برم، حرم زِ کبوتر زيباست، جان منم زِقلب مادر روياست، آخ کبريت صدا، سکوت فرجام جهان، سرباز با تير و تفنگ، مادر با عشق و سپند، عطر تو به من جان می‌دهد، نبودت از من جان مي‌گيرد… اين طفل زِ محکوم، قاضي چه حکم مي‌کند، مَرحَم دلِ عيسي، يا نامَرحَمِ مونس، بد کرديم زِ اين جهان، اين چنين شد پاسخ،

ساز به ساز رقص دولتايان، روح بر خنجر زينت سرايان، اي مادر صدايم کن، مرا با خود به عُمق اقيانوس ببر، چه بسا از خود بي سخنان، که کنم جان زِ بار دِگر سخن تو، اي مونس روا، عشق را با تو فهميدم، دلم می‌خواهد، آن دستان چروک شده ات را، آن بيخوابی های سر صبح را، چه کنم که ببينم تو را، به رَه چه کسی رخ پنهان کنم، بخت و اقبال چه سَرا، مومن شير به فرا، ماندم در اين حيل و پيل، که تو برگردی آرامشم …