رمان این مرد امشب میمیرد
عنوان | رمان این مرد امشب میمیرد |
نویسنده | زینب ایلخانی |
ژانر | عاشقانه، اجتماعی، درام |
تعداد صفحه | 1187 |
ملیت | ایرانی |
ویراستار | رمان بوک |
دانلود رمان این مرد امشب میمیرد اثر زینب ایلخانی به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید با لینک مستقیم رایگان
یلدا دخترگم شدهی خاندان که نزد سرایدار قدیمیشان بزرگ میشود او دختری سرکش است طى حادثه اى بازداشت میشود و در دردسری بزرگ میافتد، سرایدار که یلدا گمان میکند عمهی اوست و به معین نامدار هم شیر داده، به معین برای رهایی یلدا زنگ میزند …
خلاصه رمان این مرد امشب میمیرد
۲ ماه از جدایی ام با اشکان میگذشت ندیدت بودمش اما بی خبر نبودم با عشق جدیدش مدام در سفر و میهمانی ها جولان میداد واقعا برایم مهم نبود حتی ذره ای از حس حسادتم را قلقلک نمیداد چند روز به شروع امتحان ها باقی مانده بود و زندگی طبق روال همیشه میگذشت، آخر آن هفته تولد افی بود و آرمین برایش یک مهمانی ترتیب داده بود، با همه حقوق آن ماه برایش یک ساعت فیک توانستم بخرم با مقدار سهمم از ماهیانه حقوق پدر که آن هم بعد کسر اجاره خانه و خرج خانه مقدار چشم گیری نبود، بعد از دو
ساعت درگیری با لوازم آرایش و موهایم بالاخره آماده شدم، آن شب با میلاد و دوستش به مراسم رفتم در طول راه صنم دوست میلاد مدام زیر گوشم وز وز کرد که برادر آرمین چندتا از همکلاسیهای مایه دارش را به مراسم دعوت کرده است و خلاصه دخترک ندید بدید همی بسیار از رویارویی با آن ها مشعوف بود، و کاش هیچ وقت نه من نه آن ها به این تولد دعوت نشده بودند… سالن غرق نورهای رنگارنگ و دود بود آفی کاملا بود و مدام سیگار روشن میکرد هیچ کس حال طبیعی نداشت جز گروه تازه وارد ما صنم با
دیدن یکی از آن بچه پولدار های مجلس به طور کامل میلاد بدبخت را فراموش کرد پسرک کلش به لعنت خدا نمیارزید بوی گند فخر از چند فرسخی اش به مشام میرسید از لحظه اول که چشمم به او خورد احساس کردم نشناخته از او متنفرم، حسی مرا از او میترساند، بعد از کلی زمان اومد و گفت: دخی تو خیلی خوووبییی! اون دخی که تا الان داشتی باهاش حرف میزدی خوب تر نبود یارو؟! لبخند چرک و چندشی زد و دندان های اسبی اش را به نمایش گذاشت و در دل فقط سوالی در ذهنم نقش بست …
- انتشار : 30/09/1402
- به روز رسانی : 01/12/1403
عالی
داستان خوب بود ولی دیگه خیلی ادبی میشد و خانم ایلخانی برای اینکه داستان ادامه پیدا کنه متوسل شده بود به کشتن کارکترای اصلی
خیلی رمان بدی بود همش درد ورنج و بدبختی ی نقطه عطف و سفید توش نبود اصلا برای کسایی ک روحیه لطیفی دارن توصیش نمیکنم واقعا درک نمیکنم چرا رمان های خانم اینخانی ب این سبک هستن من نمیگم رمان باید گل وبلبل باشه ولی این حجم از بدبختی ورنج واقعا زیاده و از یکجایی ب بعد دیگه خواننده کشش خوندن رمانو نداره من ک اینجوری بودم نمیدونم چی بگم خیلی متاثرشدم از خوندن این رمان
با عرض سلام و احترام به نویسنده عزیز خانم ایلخانی
باید بگم که قلم قویتون منو شگفت زده کرد یه جاهایی حس میکردم دارم شعر یا متنی از کتاب های یه شاعر معاصر زبانزد میخونم و بعد متوجه شدم که کاملا برگرفته از احساسات و هنر نوشتن خودتونه
داستان پردازی خیلی زیبا بود و هر شخصیت یه هویت قوی و کاملا قابل تصور داشت و جزئیات شخصیت هرکدوم رو خیلی ظریف تو ذهنتون پرورش داده بودید
وقتی میخوندم صحنه هاش مثل فیلم برام مجسم میشد و باید بگم جزو دو رمان اینترنتی و ایرانی برتریه که تا بحال نوشته شده من رمان های خارجی هم خوندم ولی هیچکدوم انقدر به دلم ننشست
البته باید بگم خیلی خیلی قلم بی رحمی داشتید میدونم حقیقت زندگی هم واقعا بی رحمه اما یه خورده حد رو گذرونده بود و باید بگم از شدت اشک ریختن داشتم کور میشدم یه جاهایی دیگه دوست داشتم خودم بجای شخصیت داستان ضجه بزنم
حاوی اسپویل
در نظر داشته باشید شخصیت یلدا از نظر روانشناسی کاملا درست تعبیه شده بود چون دختری که درکودکی چنین بی رحمانه از بهترین افراد زندگیش شکست خورد به چشم خود همچیز را دیده ازاد بوده از خود متنفر بوده بایدم در زندگی زناشویی دروغ بگویید چون روان انسان از کودکی شکل میگیرد یلدا نیز بی اعتمادی و دروغ وفریب خوردن دوست نداشتن خود را درکودکی اموخته ممنون از نویسنده
از بهترین ها بود❤️
نویسنده قلم قوی داره اما متاسفانه یا خیلی اقرار آمیز میشن یا دیگه حد غم و مشکلات و رد میکنن
رمان متوسطه
درود به ذهن های هوشیار
از نظر من نویسنده در طول نوشتن این رمان ذهن مریضی داشته
اصلا با نظرتون موافق نیستم بهتر نیست یکم ب موضوع رمان هم توجه کنید موضوع رمان اصل رمان این بود ک ی دختری هست ک خیلی سادس و فکر میکنه کاری ک خودش داره میکنه درست تره و ی مردی ک مکملشه و میاد سعی میکنه بهش کمک کنه ولی دختره قدر نمیدونه قدر این مردو نمیدونه و شخصیت مرد هم بی نقص نبود مردی ک با دیدن ضعف عشقش اونجوری از پا میوفته و سیگاری میشه و مست میکنه از نظر شما بی نقصه؟کتک خوردن زن عادی نبود بنظرم یلدا واقعا شورشو درآورده بود ب ی ترسی نسبت ب معین نیاز داشت ک دیگ سمت کارای اشتباه نره اصلا انگاری باید کتکش میزدی تا دیگ سمت ی کار اشتباه نره نویسنده کاملا قوی کار کرده بود هم درمورد موضوع هم درمورد شخصیت ها هم درمورد قلمشون،میگید معین بی نقص بوده چون شخصیتش جوری بود ک ی مردی بود ک همه چیز روی دوش اون بود و اگه بی نقص نمیبود اگه مدام اشتباه میکرد دیگ کسی بهش اعتماد نمیکرد ک شخصیتش اینجوری بود اگه همه رمان ها بیان شخصیت مرد رو یجور پیش ببرن ک دیگ رمان جدیدی نوشته نمیشه و همینطور اگر همه شخصیت های زن قوی باشن و هیچکودوم ساده و خرابکار نباشن ک نمیشه.شمام لطفا ب جای ایراد الکی گرفتن از رمان بشین از اول با این دیدگاه بخونش میفهمی جزو بهترین رماناس اصلا رمانای خانوم ایلخانی بهترینان هم موضوع جدیده هم شخصیت ها جدید و جذابن هم حس خوبی ب ادم میده رماناشون بهترین رمانی ک خوندم همین رمان این مرد امشب میمیرد بود و بقیه رمان هاشون مثل عابر بی سایه و آوای درنا و با سقوط دست های ما و شاه دخترون و تقریبا همه رماناشون عالین عالییی
عابر بی سایه عالی بود
این مرد امشب میمیرد میخوام شروع کنم
عالی بود جزو اولین رمانهایی بود که خوندم و عاشق این رمانم ولی یکم اغراق آمیزه بعضی قسمت هاش … انگار قصه است….
حس میکنم شما چشمت رو بستی رو هرچیزی که تو این جامعه هست و توقع دارید فضای رمان از اون چیزی که تو واقعیت هست دور بشه ، طبیعی نیست که معضل و ناهنجاری اجتماعی تو رمان ها و داستان ها منعکس بشن؟
من عمادنامدارو از معین نامدارم بیشتر دوست داشتم نباید اونجوری میشد🥲🥲
دوستان لطفا اگه نظراتتون داستانو اسپویل میکنه اولش بنویسید، یا از رمان بوک خواهش میکنم اون نظراتو به حالت مخفی دربیاره که هرکی خواست فقط بخونه
کاملا درسته!
من به همین دلایل بیشتر رمانهای ایشونو نصفه رها کردم
متاسفانه رمان برخلاف قلم و نوشتار قوی محتوایی بسیار زننده داره!
آنچه که زیر کلمات و نوشتار ظریف نویسنده به چشم میخوره سراسر حقارت و القای حس بیکفایتی و تو سری خور بودن ذاتی یک زنه !
بیچارگی، ناتوانی و نفهمی در حد یک بچه خردسال کاملا ملموسه!
خرابکاری شخصیت زن کاملا بی دلیل و فقط به جهت ادامه دار شدن قصه، روابط پیچیده که ذهن مخاطب رو به حاشیه هدایت میکنه، القای حس التذاذ از حقارت و پستی، محق و بی نقص جلوه دادن شخصیت مرد در تمامی موارد اشکالات عمدهای هست که به چشم میاد!
ظاهرا کتک زدن و کتک خوردن از منظر نویسنده بسیار عادی و روتینه!
خطاب زنان با الفاظ ترشیده و … که به شدت شرم اوره!
در یک کلام؛ سرشار از فضاحت، عقده، بلاهت و حقارت!
سلام ممنون از نویسنده رمان
کارشون حرف نداره به نظر من، همیشه فوق العاده هستن
در مورد رمان این مرد امشب میمیرد اگه بخوام در یک کلمه توضیحش بدم میتونم بگم عالی بود برای من چون جز اولین رمان هایی بود که خوندم. شخصیتاش خیلی خوب بودن، شعرهایی که به کار میبردن خوب بود و هردو شخصیت معین و ژاله قسمت هایی از رمان رو که گفتن این یه نکته مثبتی بود داخل رمان
نقطه ضعفاش میشه گفت غمگینی بودن رمان بود و اینکه اینقدر یلدا دروغ گفته بود که یکم رمان غیر طبیعی شده بود
از رمان های دیگه سرکار خانم زینب ایلخانی که بنده خوندم عابر بی سایه و با سقوط دست های ما بود که میشه گفت خوب بود
من رمان های زینب ایلخانی رو زیاد دوست ندارم
قلمش خیلی قویه ولی دیگه رمانو از یه جایی به بعد میپاچونه …
واقعا فوق العاده بود اگه آخرش عماد نمیمرد بهتر بود و اینکه یک جا از کتاب رو هم کات کرده بودند
کتاب های این نویسنده من با سقوط از دست های ما و عابر بی سایه رو مطالعه کردم واقعا فوق العاده بود
سلام ممنون از نویسنده عزیز
داستان جدید و خوبی بود
اما کاش دروغ گفتن های یلدا انقدرررر زیاد نبود،یکم غیرواقعی شد دیگه!
بیشترین نقطه ضعف که حالا نمیدونم از نویسنده بود یا تایپیست یا… که اعداد اصلا درست نبود و اذیت میشد ادم.
جاهایی هم که راوی تغییرمیکرد کاش یجور دیگه میبود یکم گیج کننده بود!
در مجموع از ۱۰ به داستان ۸ میدم!
کاش عماد نمیمردددددددددد🥺🥺🥺🥺
رمان عالی بود اما حیف عماد مرد.
رمانم دیگه زیادی کش داده بود
دقیقا منم🙁
عماد گناه داشت ازش خوشم میومد
داستان میتونست خیلی بهتر باشه آخه چرا عماد مرد
ومهمتر ازاون اینه ک ی آدم چقد میتونه احمق باشه ک چندبار ی جور حماقت کنه و قدر همسری ب این خوبی رو ندونه .خب چندبار میگن صادق باش حرف گوش کن آدم باش دیگه دختر
آره خیلی بچه کیوتی بود
حیف شد مرد بچت 😭😭😭
خیلی کتاب خوبیه ولی آخراش که عماد میمیره رو دوست ندارم خیلی نارحت شدم بچم مرد 😭😭😭😭
خیلی عالی و جالب بود
عالى. يكى از بهترينها
اخرش خوب تمام میشه اما کلا داستان غمگینی داره.ولی قلم نویسنده مثل همیشه عالی