رمان ستاره نیمه شب
عنوان | رمان ستاره نیمه شب (جلد سوم برگزیدگان جوان) |
نویسنده | مری لو |
ژانر | فانتزی، ادبیات داستانی، داستان نوجوانان |
تعداد صفحه | 334 |
ملیت | خارجی |
ویراستار | رمان بوک |
دانلود رمان ستاره نیمه شب (جلد سوم برگزیدگان جوان) اثر مری لو به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان
در رمان ستاره نیمه شب، آدلینا به حکومت رسیده اما باید تمام تلاش خود را بکند تا قلمروی در معرض خطر و نابودی خود را نجات دهد. به یاد ماندنی ترین صحنه های داستان در بخش های انتهایی آن روایت میشوند، جایی که جواب ها و راه حل های زیادی ارائه میشود و مرگ ها و تجدید پیمان های متعددی رقم میخورد …
خلاصه رمان ستاره نیمه شب
یک هفته بعد وقتی سریع حرکت میکنم هنوز زخم بازویم زقزق میکند یک لایهی کلفت باند آن را میپوشاند در حالی که در سراشیبی منتهی درگاه استنزیا به راهم ادامه میدهم امیدوارم دوباره زخمم سر باز نکرده باشد. امروز بوی تعفن ماهیهای گندیده بندرگاه را پر کرده است. در حالی که سربازی ما را به سمت یک سری درشکه که منتظر ما هستند هدایت میکند بینیام را چین میاندازم. سرجیو در حالی که مدام یک دستش بر دستهی شمشیرش است کنار من میآید. به سمت من متمایل میشود میگوید: علیا حضرت. این عنوان چنان طبیعی بر زبانش جاری میشود
که انگار برای سلطنت زاده شده ام. -مردانم چندین تن از شهروندان را به اتهام تلاش برای عبور از دروازه های قصر گرفته اند، آنها الان در برج تفتیش هستند؛ اما ترجیح می دهم خطر نکنیم. به او نگاهی میاندازم. -و برای چه این قدر ناراضی هستند؟ -دست کشیدن از زمینها و دادن آنها به نشان داران، فرمان جدید شما. -و تو چه برنامه ای برای آن زندانیان داری؟ سرجیو شانه بالا میاندازد شنلش را تنظیم میکند تا تنگ تر دور شانههایش بپیچ. بعد جرعه بزرگی از قمقمهاش مینوشد. -هر چه شما بخواهید، شما ملکه هستید. پیش خود فکر میکنم آیا نظر او نسبت به
من با نظرش درباره شاه شب مروتاس فرق میکند؟ دوست دارم فکر کنم سرجیو بیش از اینها به من احترام می گذارد. شاه شب ضعیف بود؛ دشمن نشان داران یک دائم الخمر احمق. من مبلغی بیش از هر آنچه آن مرد به او می داد میپردازم. زره سرجیو آستری با نخ های طلا دارد شنلش از نفیس ترین و سنگین ترین ابریشمهای جهان و حروف اول سازنده هایش بر آن گلدوزی شده است. زمزمه ها به من میخندند میگویند حواست به پشتت باشد گرگ کوچک. دشمنان از جاهای غیر منتظره برمیخیزند. من با لجاجت و بیهوده در مقابل حرف آنها مقاومت میکنم …
- انتشار : 17/04/1403
- به روز رسانی : 20/09/1403