رمان طنین تنهایی

عنوانرمان طنین تنهایی
نویسندهگیلسو حکیم
ژانرجنایی، عاشقانه
تعداد صفحه997
ملیتایرانی
ویراستاررمان بوک

دانلود رمان طنین تنهایی اثر گیلسو حکیم به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان

شهریار شریعتی، مدیرعامل بزرگ‌ترین شرکت مدلینگ ایران در کیش که پرونده‌ی کُشته شدن عجیب همسرش هنوز به سرانجام نرسیده، شبی در حاشیه‌ی خیابانی روستایی در شمال کشور، دخترِ بیهوشی را پیدا می‌کند که توانایی حرف زدن ندارد و چیزی از گذشته‌اش به یاد نمی‌آورد! تلاش برای پیدا کردن خانواده‌ی این دختر، شهریار را به زخم سر بازِ مرگِ دلخراش همسرش وصل می‌کند و …

خلاصه رمان طنین تنهایی

زیر سایه یکی از نخل‌های سرسبز کنار خیابان ایستاده بود و به مردمی نگاه می‌کرد که با کنجکاوی مقابل در عمارت آن سوی خیابان تجمع کرده بودند و می‌خواستند از آنچه درون آن عمارت که کارآگاهان و مأموران سیاه پوش دایره‌ جنایی از صبح زود در آن پیچ و تاب می‌خوردند اتفاق افتاده بود سر در بیاورند. عمارتی که درخت انجیر معابدش از پشت دیوارهای آجری آن پیدا بود و گل‌های کاغذی صورتی رنگ سر در باشکوه آن را در فرق خود در آورده بودند و درختان زیتون بندری در سایه‌ی حصار گران قیمت آن بال و پر گرفته بودند. اما هیچ یک از این مردم برای تماشای این زیبایی‌ها و فواره‌های میانه‌ی حیاط که به شکل ماهی بودند و از لای لب‌هایشان آب به هوا پرتاب می‌شد

نیامده بودند. آن‌ها در فکر کشف راز جنایت وحشتناکی بودند که در نیمه شب گذشته با پشت پا زدن به زیبایی و جلال و جبروت این عمارت پولدار نشین، اهالی آن را سیاه پوش کرده بود. همان جنایتی که خبرش یک ساعت پیش این گونه مختصر و مفید به دست او که تازه می‌خواست یک فنجان چای برای صبحانه بخورد و خبر سالم بیرون آمدنش از عملیات دیشب را به مادرش بدهد، رسید: شهرک بهشتی، فخار چهارم، قتل. سیگاری برای خود روشن کرد و در حالی که کلاه لبه دارش را روی صورتش بیشتر جلو می‌کشید تا آفتاب بندر که در پاییز هم دست از سرسخت بودنش برنمی‌داشت کمتر آزارش دهد. دود آن را بیرون فرستاد و به حرف‌های سربازی که سعی داشت از پشت نوار زرد

دور خانه جمعیت کنجکاو را متفرق کند. گوش داد: عزيز من کامیون میدون تره بار چپ نکرده که انقدر با لذت واسه جمع کردن گوجه و نخود سبز هیجان دارین! آدم مرده، آدم! دیدن میت چه جذابیتی براتون داره؟ من خودم کراهتم میاد پا بذارم تو این خونه، اگه روحش هنوز بین دار و درخت‌ها سرگردون باشه چی؟! سیگار را با فشار نوک کفشش به خاکستر تبدیل کرد و با گام‌هایی محکم به سمت جمعیت رفت. وقتی به راحتی خودش را از میان آن‌ها عبور داد و به نوار زرد رسید سرباز با ابرویی بالا رفته جلوی پیشروی‌اش را گرفت و او کارتش را مقابل صورت پسرک نگه داشت. سرگرد کامیار شریعتی | دایره‌ی جنایی‌. رنگ از رخ سرباز پرید و ضمن احترام نظامی نوار را برای رد شدن او بالا برد …

دانلود رمان طنین تنهایی
10.44 مگابایت
PDF
دیدگاه کاربران درباره رمان طنین تنهایی
اشتراک در
اطلاع از
guest
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها