رمان زمان صفر از مدیا خجسته

رمان زمان صفر
عنوانرمان زمان صفر
نویسندهمدیا خجسته
ژانرعاشقانه ، اجتماعی
تعداد صفحه3342
ملیتایرانی
ویراستارسایت رمان بوک

دانلود رایگان رمان زمان صفر اثر مدیا خجسته

رمان زمان صفر
رمان زمان صفر

لینک دانلود رمان زمان صفر از مدیا خجسته به صورت فایل PDF (پی دی اف) قابل اجرا در موبایل (اندروید و آیفون) و لپ تاب (pc) با لینک مستقیم بدون کات رایگان

گلبهار به دلیل شرایط مشترک و تصمیمات شخصیش برای تحصیل و مستقل شدن، به تهران می آید و در خانه ای مستقر می شود که بخشی از آن، از سمت مادر بزرگش برایش به ارث رسیده و از قضا ارن، پسر دایی و همبازی بچگی شیطون و تخسش، که از هیچ موقعیتی برای اذیت و آزار گلبهار غافل نمی شود، همان خانه را برای اقامت انتخاب می کند…

رمان زمان صفر

دست در جیب پیراهنم فرو می برم. باورم نمیشود که گوشی ام را همراه خودم نیاورده ام تا حداقل به عمو رحیم باغبان خانه زنگ بزنم و کمک بخواهم. با مکث به راهی که آمده ام نگاه میکنم و دلم را به دریا می زنم. بی صدا و آرام داخل می روم. همین که پا توی خانه میگذارم، صداها واضح تر میشوند. حالا جز گرومپ گرومپ بند ، صدای خنده و صحبت چند نفر را هم می شنوم ، اینجوری نه ..

همشو یک جا بکش بالا. آها فرید آفرین! به اطرافم نگاه میکنم. حس میکنم زمین خیس است. شاید هم کل و کثیفیست. دختری جیغ می کشد: _تو روحت کثافت؟ اینجوری آخه؟ همه با صدا میخندد و قلب من در سینه ام آنقدر تند و بی وقفه می کوبد که می توانم صدایش را به وضوح بشنوم. پاورچین و آرام رو به جلو می روم. محیط خانه نیمه تاریک است. روشنایی کمی از سمت چپ سالن میتابد. کسی مقابل چشمانم تکان می خورد و سایه ی رقصانش روی دیوار رو به رویم نقش میبندد.

هرچه جلوتر می روم، تعداد سایه ها بیشتر می شود و بالاخره میبینمشان. دختر و پسری که زیر نور ملایم چند شمع در حال تکان خوردن و چند نوشیدنی هستند. برعکس چند دقیقه ای پیش ، به جای گرومپ گرومپ ، آهنگ ملایمی پخش می شود. همه آنقدر در حال حاضر غرق اند که حتی متوجه حضورم نمی شوند. از کنار دو نفرشان که عاشقانه در آغوش هم تاب میخورند میگذرم و همین سر میخانم، درست رو به رویم با کسی می شوم که بی شک مسئول تمام این مسخره بازی هاست

حدسش سخت نبود پس چطور فراموش کردم؟ تا انتها در مبل تک نفره فرو رفته و غذاهایی که پیک نوشیدنی اش را با دو انگشت میچرخند، خیره نگاهم می کند. نیمی از خشک حالت دارش را بالای سرش بسته و تنها یک طره فر درشت و نافرمان روی چشم چپش افتاده تا خیرگی و گیرایی نگاهش را چند برابر کند. نگاه مستقیم باعث می شود لبخند وقیحی بزند. جوری که انگار نقشه گرفته و در دلش خوش آمد گویی می کند. بعید میدانم این جنگی روانی بینمان حالا حالاها به پایان برسد اما من خسته تر از آنم که دوباره تمام آن مراحل و بگو مگوها را با او از سر بگذرانم. دو طرف ژاکت شیری رنگی که از روی پیراهن بلندم پوشیده ام را به هم نزدیک می کنم و جلو میروم.

هنوز چند متری فاصله بینمان مانده که با تنه ی محکم دختری که از کنارم میگذرد تکان سختی میخورم. دختر مقابل چشمانم جلو می رود و پشت به من و رو به او، برعکس روی دو پایش مینشیند. دو طرف صورتش را در دست می گیرد و چیزی زیر گوشش می گوید و میخندد. نگاه ارن هنوز به من است و آن لبخند مضخرف پر از حرفش هنوز گوشه ی لبش باقیست.

متاسفانه لینک دانلود رمان زمان صفر قرار نگرفته است
ممکن است این رمان در حال ویراستاری باشد یا به دستور مراجع قضایی یا درخواست نویسنده حذف شده باشد.
لینک کوتاه :
اگر برای دانلود مشکل دارید لطفا گزارش ارسال کنید تا در اسرع وقت لینک دانلود اصلاح شود.
گزارش مشکل دانلود از سایت
فقط کاربران سایت امکان ارسال گزارش را دارند
اگر شما نویسنده رمان زمان صفر هستید و تمایل به ادامه همکاری ندارید می‌توانید درخواست حذف ارسال کنید.

خرید رمان های فروشی

همراه ما در کانال تلگرام رمان بوک شوید!
هوادار ما در اینستاگرام رمان بوک باشید!

نقد و بررسی شما درباره رمان زمان صفر

لطفا پس از مطالعه رمان زمان صفر نظر خود را برای دیگر کاربران بنویسید.
از ارسال نظر به زبان انگلیسی یا نوشتن فینگلیش پرهیز کنید.
تمام نظرات توسط تیم مدیریت رمان بوک بررسی شده و پاسخ داده می‌شوند.
اشتراک در
اطلاع از
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
منصوره
10 ماه قبل

عالیه این رمان

Thv
1 سال قبل

این رمان خیلی خفنی هست ، اردیبهشت پارسال اومد بیرون و من خوندمش، امکان داره دوباره لینک دانلود رو بزارین تو سایت ؟

Z
2 سال قبل

رمان قشنگیه ….

M
2 سال قبل

خیلی قشنگ بود

مهناز
2 سال قبل

رمان خيلي خوبي بود

Reza mohseni
پاسخ به  مهناز
1 سال قبل

چجور خوندین؟؟لینک دانلود نداره

error: نمیشه متن رو انتخاب کنی
کانال تلگرام رمان بوک پیج اینستاگرام رمان بوک