دانلود رایگان رمان سفر به دیار عشق اثر arameshgh20
دانلود رمان سفر به دیار عشق از نویسنده arameshgh20 به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم
چهار ساله همه ازش متنفرن… پدر، مادر، برادر، حتی همه ی فامیل با نگاه های پر از نفرت دلش رو بدرد میارن… فقط و فقط به جرم بی گناهی، بی گناهی که تو دادگاه همه گناهکاره… تا اینکه بالاخره بعد از چهار سال غریبه ای رو میبینه که از هر آشنایی براش آشناتره یا شاید هم آشنایی که از هر غریبه ای براش غریبه تره… خودش هم نمیدونه ولی این میشه نقطه ی آغاز دوباره ای برای ….
خلاصه رمان سفر به دیار عشق
همینجور که قدم میزنم یکی از شعرهای فروغ رو برای خودم زمزمه میکنم : ای ستاره ها که بر فراز آسمان با نگاه خود اشاره گر نشسته اید … با خودم فکر میکنم کاش مثله ستاره ها بودم … توی آسمونا … راحته راحت … خوش به حال ستاره ها که هیشکی نمیتونه بهشون زور بگه … ای ستاره ها که از ورای ابرها … بر جهان ما نظاره گر نشسته اید.
آری این منم که در دل سکوت شب … نامه های عاشقانه پاره میکنم … ای ستاره ها اگر بمن مدد کنید … دامن از غمش پر از ستاره میکنم … با دلی که بویی از وفا نبرده است … جور بیکرانه و بهانه خوشتر است … در کنار این مصاحبان خودپسند ، ناز و عشوه های زیرکانه خوشتر است … ای ستاره ها چه شد که در نگاه من … دیگر آن نشاط ونغمه و ترانه مرد ؟
واقعا چی شد ؟ مگه من چی کار کردم که اینطور دارم تاوان پس میدم … به کدوم جرم … به کدوم گناه ؟ چرا لبخند از لبام فراریه ؟ چرا اینقدر دلم از زمین و زمان گرفته ؟ ای ستاره ها چه شد که بر لبان او آخر آن نوای گرم عاشقانه مرد ؟
به این جای شعر که میرسم آهی میکشم … چقدر وصف حاله منه …
جام باده سر نگون و بسترم تهی … سر نهاده ام به روی نامه های او … سر نهاده ام که در میان این سطور … جستجو کنم نشانی از وفای او … ای ستاره ها مگر شما هم آگهید … از دو رویی و جفای ساکنان خاک …کاین چنین به قلب آسمان نهان شدید … ای ستاره ها ستاره های خوب و پاک … من که پشت پا زدم به هر چه هست و نیست … تا که کام او ز عشق خود روا کنم … لعنت خدا بمن اگر بجز جفا …
این رمانه خوبیه جدا از همه نظرا به نظرم ارزش یک بار خوندنو داره
نتونستم بیشتر از چند صفحه بخونم ، پیش از حد به حرف های شخصیت اصلی پرداخته شده بود این باعث میشه خواننده حوصلش سر بره و لذت نبره
من رمان زیاد خودم. این رمان خیلی بد بود. چون زیاد کش دارش کرده بود. تو هر موقعیت کلی توضیح اضافی داشت. کلی حرفای تکراری داشت نه یکی دو بار صد بار
کل رمان رو میتونست تو هزار صفحه جمع کنه.
حتی ارزش یه بار خوندن رو هم نداره.
ترنم مجموعه بدبختیا بود. زیادی بدبخت نشونش داده بود. جالبه همیشه هم دورش پر از پسر بود.
از همون اول مشخص بود یک رمان پر معنا و طولانی هست .بخاطر صفحه های زیادش به اصل داستان توهین نکن اینکه نویسنده وقت صرف کرده و هر پاراگراف رو انقدر پر مفهوم وصف کرده هرکی بخونه کاملا میتونه اون صحنه و حرفا رو با تمام وجودش حس کنه این معنی رو میده نویسنده خیلی ماهره.داستان های آبکی هم هستن که نویسنده میخواد یک داستان رو نشر بده آدم هیچ حسی نسبت بهش نداره.
برای توصیف یک صحنه لازم نیست کلی مطلب بنویسیم. این یکی اشکالات بزرگ بعضی نویسنده هاست و اینکه تکرار بیش از حد مطالب خواننده رو خسته می کنه. احساساتی نظر ندین.
رمانش مناسب دختر دبیرستانیاست که همش تو رویا و توهمات سیر می کنن.
مطلب داریم تا مطلب! تو رمان یه جوری گفته بود قشنگ آدم میشد خودشو جای شخص بزاره انگار حسش کنه باهاش حتی گریه کنه ،نسبت به رمان های آبکی مثل یلدا یا هرچیز دیگه خیلی سر تره
یکی از بهترین رمان های که خوندم
داستان غم انگیز داشت ولی مثل بقیه آبکی نبود
افتضاح
رمان ضعیفی بود شخصیت پردازیشون خوب نبود طریقه صحبت کردن همه شخصیتا مث هم بود چه زن چه مرد
واقعا اینهمه حرف تکراری زدن لازم نبود سرسام گرفتم
تناقض زیاد داشت
خیلی از قسمتاش رو همینجوری رد کردم ازبس تکراری و بیهوده بود
نوجوونا شایداز این مدل رمانا خوششون بیاد
با وجود غمگین بودن جز بهترین رمان هایی بود که خوندم
قلم خیلی خوب و موضوع خیلی خاصی داشت.
ممنون از نویسنده عزیز
عالیه فوق العاده ست من تا حالا ۵ بار خوندمش😍😍😭😭
باید بگم بهترین رمانی بود که خوندم. از هر لحاظ عالی.تبریک میگم به قلمتون .
واقعا باهاش حس میگرفتم و به طولانی بودنش به شدت مبارزه . حتما بخونید
خیلی عالیه.جزو رمان های سطح بالا و تکرار نشدنی هستش
بهترین رمانی بود که خوندم حتما حتما پیشنهاد میکنم بخونید به طولانی بودنش می ارزید😁
من این رمان و چندین سال پیش خوندم عالیه نسبت به این ۱۰ سالی ک شروع کردم به رمان خوندن واقعا میتونم بگم از بهتریناس، تا الان سه یار مجدد خوندم این رمانو
من با تمامطولانی بودنش این رمان رو از اول تا اخر ۳ بار خوندم بهترین رمانیه که تاحالا خوندم یکی این یکی رمان قتل کیارش
عالی بود واقعا مخاطب با راحتی میتونه با شخصیت اصلی رمان انس بگیره ممنونم❤
یکی از بهترین رمان هایی بود که خوندم ..با تمام طولانی بودنش و …… عالی بود شخیصتا رو راحت میشد درک کرد و فهمید کسی که رمان خون باشه میفهنه درک میکنه …قلمتون فوق العادست …من که عاشقش شدم.
رمان خیلییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی خوبی بود من که عاشقشم ولی طولانی ترین رمانی بود که خوندم ❤️
کلیت رمان خوب بود.
اما خیلیییی طولانی شده بود بعضی جاها دیگه حوصلم نمیشد که ادامه بدم. من به شخصه نزدیک به یک سومش رو نخوندم اصلا. مکالمات خیلی طولانی بود. یهو میدیدی ۳.۴ صفحه شخصیت رمان داره با خودش صحبت میکنه
رمان عالیه فقط بعضی از جاهاش من زیادی عر زدم سر این رمان آب تو بدنم نموند ولی خیلی رمان خوبیه عالیه
خانم محدثه اصلا هم غیر طبیعی نیست من خودم علاقه چندانی ب شعردارم
تواین داستان هم اونقدر ک میگین شعر نگفته شاید 18تا یا کم تر
کسانی ک تو این حرفع فعالیت میکنن شاید بیشتر از 100شعر حفظ باشند این ک چیزی نیست
عالی بود😍 ولی بقیه درست میگن کاش کمتر با خودش حرف میزد😛😑😂
بنظرم رمان فوق العاده ایه.اولین رمانی نیست ک میخونم و براساس همه اون رمان هایی که خوندم این رمان بهترینه
قشنگه ولی ای کاش زیاد با خودش حرف نمیزد خیلی طولش دادین.
سلام رمان سفر به دیار عشق واقعا عالی و بی نقص بود بینظیر من رمان زیاد میخونم وه میتونم به جرئت بگم این بهترین رمانم بود و عاشق شخصیت ترنممم پیشنهاد میکنم حتما بخونیدش👌👌
به عنوان یه نویسنده میگم !
قانون کار اینه وقتی داستان از زبون یه شخصیت بیان میشه باید تفکرات اون شخصیت رو هم به صورت دقیق نوشت چون داستان از زبون اونه و این باخودش حرف زدن نیست و اندر حوالات مغزشه معمولا ادما زیاد با خودشون مگر اینکه تو مواقع خاص ، حرف نمیزنن
خیلی غیر طبیعیه ک یکی انقد توحرفاش از شعر استفاده کنه😐هرچقدر هم اون آدم ب ادبیات و… علاقه داشته باشه دیگه اینجوری ازحد نمیگذرونه قشنگ یه دفتر شعر گفته بود
میتونید رمان های زیبایی رو بکن پیشنهاد کنید
عزیزم شما عاشق ادبیاتی جسارتا ؟
جالب بود ولى تا حد 200 صفحه اول. نميدونم چرا انقدر بيخودى طولانى كرده بود. شايد سه صفحه فقط براى پايين رفتن از اسانسور رو توضيحداده. دستم از مانتو در اوردم. دگمه اسانسور را فرشردم. دوباره دستمو كردم تو جيب مانتوم. اسانسور از طبقه فلان بيسار امد. رفتم تو. دستمو دوباره از مانتو در اوردم بيرون وشماره لابى را فشار دادم. دوباره دستمو داخل جيب كردم. اسانسور تكون خورد. من داشتمفكر ميكردم. اسانسور رسيد به لابى. من از اسانسور پياده شدم. قدم به بيرون گذاشتم يادم امد پالتومو جا گذاشتم تو شركت دوباره سوار اسانسور شدم شماره ٤ را زدن. اسانسور تكون خورد. اى بابا يه جمله هم احتياج نيست براى اين محملات. واقعا شايد من ده بار تصميم گرفتم تا اخر بخونم ولى واقعا نميشد. ٢٠٠٠ صفحه كتابو ميتونست تو ٢٠٠ تا جا بده. متاسفم ولى بيخودى بود.
عالی گفتی😂
داستان خیلی بهتر میتونست باشه
جالب بود.فقط مهملات نه محملات😂
به aftab البته🙄😂
در رابطه با به قلم امدن داستان خیلی زیبا بود ولی بیش از حد توضیحاتی داده شده بود
جدا از این نقص های خیلی کوچیک
واقعا داستان رمان زیبا هست و ادمو به فکر می ندازه خودم چند بار قضاوت کردم قضاوت شدم چیزی رو نشون داد که الان تو جامع ما هست چه در رابطه با ترد پسر چه دختر الان خانواده ها به تنها چیزی که اهمیت می دن خودشون و ظاهریه که حتی شده با تظاهر کردن درستش می کنن و این که مردم برای مرده گریه زاری می کنن و فاتحه زنده رو می خونن این واقعا خوب به قلم امده بود عشق رو می شد از تک تک رفتارشون دید و اینکه می شد حسش کرد هم خیلی زیباست و شاید نشد گذشته ترمه فراموش بشه ولی جبرانش کرد سروش
پشیمونی بدترین درده که تک تک شخصیت های داستان چشیدنش
پیشنهاد می کنم بخونید
مردم همیشه همینن چیزی که ازش سر در نمیارن رو مسخره میکنن !
نمیتونین بدون هیچ تئوری علمی اینجوری نویسنده رو تخریب کنید جزئیات همیشه لازمه چرا چون خواننده رمان باید اون فضا رو کاملا درک کنه و اگه هم طولانی نمیشد لقب رمان بودن روش نمی درخشید
رمان های کوتاه هم داریم ولی نسبتا هم هستن
سلام فایلها دانلود نمیشه