کتاب دفاع از بهشت

عنوانکتاب دفاع از بهشت
نویسندهبرندون سندرسون
ژانرعلمی، تخیلی
تعداد صفحه62
ملیتخارجی
ویراستاررمان بوک

دانلود کتاب دفاع از بهشت اثر برندون سندرسون به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان

این داستان در اصل در اکتبر یا نوامبر سال ۲۰۰۸ در یک اثر علمی-تخیلی اثر آیزاک آسیموف منتشر شد. “تصویری به ذهنش اومد. تصویر بشریت در حال فرار به فضا. تصویر تجاری از نژاد انسان در حال تجارت و تقلب، تصویری از زورگویانی از نژاد انسان که در حال تصرف وارواکس، تِناسی و هومار بودن. تصاویری از جنگ، از نبرد و از یک بهشت نابود شده.” در یک اتفاق عجیب، اولین کسانی که با فضایی‌ها ارتباط می‌گیرند، یک شرکت تلفن از رده خارج ورشکسته بودند. دومین تماس، توسط ارتش مشترک دولت‌های جهان گرفته می‌شود وقتی که به اشتباه یک سفینه حاوی سفیر تناسی رو هدف قرار می‌دهند …

خلاصه کتاب دفاع از بهشت

لانا گفت: سفر برگشتت به مشتری رو ترتیب دادم با کشتی حامل اکسل ساعت 10:30 به وقت محلی حرکت می‌کنید. جیسون سری برای خود تکان داد همانطور که به صدای لانا در گوشش گوش می‌داد در بالکنش ایستاده بود و به نرده‌ها تکیه زده بود. لانا گفت: کشتی خوبیه و همونطور که دوست داری همیشه سر وقته، برای دو نفر جا گرفته شده. جیسون جوابی نداد، ایونسانگ را پیش رویش حس کرد و ساختمان‌های فلزی بزرگ و پیاده‌روهای متعددش را احساس کرد. گاهی سعی می‌کرد به یاد آورد که دیدن چگونه است. سعی می‌کرد رنگ‌ها را به صورت تصاویر و نه ارتعاشات سایتو تصور کند اما به مشکل بر می‌خورد. زمان زیادی گذشته بود و چشمانش از همان ابتدا خیلی

خوب نبودند. ایونسانگ در اطرافش در حرکت بود، ماشین‌های هوایی شناور بودند، مردم روی پیاده روها راه می‌رفتند، چراغ‌ها سوسو می‌زدند. به نحوی زیبا بود. زیبا بود که بشر تا این حد توسعه یافته بود که راهی برای پیشرفت حتی تا اینجا در میان فضاء جایی که خورشید به سادگی مثل ستاره‌های دیگر بود، پیدا کرده بود. لانا به آرامی پرسید: هنوز برنمی‌گردی، نه؟ -نه. -پس فکر می‌کنی مرگ سفیر ممکنه به ربطی داشته باشه. جیسون گفت: مطمئن نیستم شاید یه چیزی اذیتم می‌کنه، لانا. پرسید: درباره‌ی قتل؟ -نه درباره دانشمندمون یه چیزی در وجود دنیس… اشتباهه. -چی؟ جیسون مکث کرد: مطمئن نیستم برای مثال راه رفتن و حرف زدن رو خیلی زود یاد گرفته. لانا فورا جواب نداد.

بالاخره گفت: مطمئن نیستم باید بهت چی بگم. جيسون آهی کشید و سرش را تکان داد. حتی خودش دقیقاً نمی‌دانست منظورش چیست. برای لحظه‌ای ساکت ایستاد و موج مردم را روی پیاده رویی در فاصله‌ای نه چندان دور نگاه کرد. چیزی اشتباه بود، نمی‌توانست بفهمد چه بود اما می‌دانست از چه چیزی می‌ترسد. برای بیش از یک قرن پی سی امتیاز انحصاری سایتو را داشت. او انتظار نداشت که توانایی ذهنی محدود به پی سی بماند، در حقیقت این هدف نهایی او بود که اینگونه نشود. چیزی که او به هدفش کار می‌کرد، همان چیزی بود که از آن می ترسید. لانا پرسید: جیسون تا حالا نگران این بودی که کاری که ما داریم می‌کنیم، اشتباه باشه؟ -هر روز. لانا ادامه داد: منظورم اینه که …

دانلود کتاب دفاع از بهشت
2.95 مگابایت
PDF
دیدگاه کاربران درباره کتاب دفاع از بهشت
اشتراک در
اطلاع از
guest
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها