رمان بیقرارم کن
عنوان | رمان بیقرارم کن |
نویسنده | شهلا خودی زاده |
ژانر | عاشقانه |
تعداد صفحه | 1528 |
ملیت | ایرانی |
ویراستار | رمان بوک |

دانلود رمان بیقرارم کن اثر شهلا خودی زاده به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان
شایان استادی بسیار سخت گیر و وکیلی مسئولیت پذیر است! که ناخواسته دل به دانشجوی خود، نبات که بسیار مهربان و زرنگ است میدهد، اما پدر نبات مخالف ازدواج آن ها است، ماجرا به همینجا ختم نمیشود، و درگیر حوادث زیادی میشوند …
خلاصه رمان بیقرارم کن
نگاه بی حواسش بین اعضای خانواده در چرخش بود جسمش آنجا بود اما روحش جای دیگری سیر میکرد. پس از آنکه شام را خورده بودند. بیخیال استراحت، بخاطر شاهین که حسابی دلش گرفته بود و غر میزد دور هم نشسته و به حرافی های او گوش میکردند. پدرش که سر رسیده بود مثل همیشه و به عادت هر روزه به آشپزخانه و سراغ مادرشان رفت و دقایقی با هم تنها بودند. دیگر پسرها خوب میدانستند آن لحظه نباید مزاحم خلوت پدر و مادرشان شوند. عشق بین پدر و مادرش را بی نهایت دوست داشت. گاهی که
دامون حوصله اش میکشید و کیفش کوک بود از آن روزها و نحوه به دست آوردن مادرشان با آب و تاب تعریف میکرد و کلی از کلک هایی را که سوار کرده بود تا به قول شاهین مخ مادرشان را بزند رو میکرد … شاهین میخندید که این عشق قلقلک میرزاییست اما از نظر او مقدس و زیبا بود. عشقی که دوام داشت و در تمام این سالها روز به روز بیشتر شده بود. بارها و بارها برق عشق را در چشمان پدرش دیده بود… همیشه دنبال آن بود که مثل پدرش عمیق و از ته دل عاشق شود و حالا از سر شب یک بیقراری عجیب در
جانش افتاده بود. چندباری از جا برخاسته و به حیاط رفته بود… دوری زده و فکر کرده بود… نمیخواست خود را درگیر حسی کند که از آن مطمئن نبود… اما ظاهرا ناخواسته درگیر شده بود این رااز حال غریبش میفهمید… ده بار گوشی اش را برداشته بود تا به خانم فیاضی زنگ بزند و تصمیمی که گرفته و به او ابلاغ کرده بود را کنسل کند اما یک حسی مانعش میشد… دچار یک جور سردرگمی عجیب شده بود که تا به حال دچارش نشده بود. جایی بین خواستن و نخواستن … جایی مثل برزخ… توی سرش هزار فکر و …
- انتشار : 02/10/1402
- به روز رسانی : 20/09/1403