رمان دختر سوم

عنوانرمان دختر سوم
نویسندهآگاتا کریستی
ژانرمعمایی، جنایی، ادبیات داستانی، ادبیات کلاسیک
تعداد صفحه224
ملیتخارجی
ویراستاررمان بوک

دانلود رمان دختر سوم اثر آگاتا کریستی به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان

سه زن جوان در آپارتمانی در لندن زندگی می‌کنند. اولی، یک منشی توانمند و باهوش است. دومی، هنرمند است. اما سومی، برنامه‌ی هرکول پوآرو برای صرف صبحانه را به هم می‌ریزد و پیش این کارآگاه بلژیکی اعتراف می‌کند که قاتل است… و سپس خیلی سریع از آنجا می‌رود و ناپدید می‌شود …

خلاصه رمان دختر سوم

کلودیا ریس هالند قهوه جوش را برداشت و فنجانی دیگر قهوه ریخت و گفت: نگرانم. فرانسیس کاری خمیازه‌ای طولانی کشید. دو دختر در آشپزخانه کوچک آپارتمان صبحانه می‌خوردند. کلودیا لباس پوشیده و آماده رفتن سر کار بود و فرانسیس هنوز ربدوشامبر و پیژاما به تن داشت موهای سیاه و ژولیده‌اش روی صورتش ریخته و یک چشمش را پوشانده بود. کلودیا ادامه داد: برای نورما نگرانم‌. فرانسیس باز هم خمیازه کشید و گفت: اگر جای تو بودم نگران نمی‌شدم لابد دیر یا زود یا بر می‌گردد یا تلفن می‌کنند. -مطمئنی؟ می‌دانی فرانس دست خودم نیست. فرانسیس برای خودش قهوه ریخت و گفت: نمی‌فهمم چرا. جرعه‌ای نوشید و ادامه داد: منظورم این است که… مسائل نورما واقعا

به ما مربوط نیست، هست؟ یعنی ما قرار نیست مواظبش باشیم و غذا دهانش کنیم. فقط هم اتاقی هستیم. چرا این همه نگرانی مادرانه؟ واقعا جای تو بودم نگران نمی‌شدم. -بله تو نگران نمی‌شدی تو اصولاً نگران چیزی نمی‌شوی ولی موضوع برای من فرق می‌کند. -چرا فرق می‌کند؟ منظورت این است که چون تو آپارتمان را اجاره کرده‌ای؟ -خوب، می‌شود گفت که من الآن در موقعیت نسبتا خاصی هستم. فرانسیس خمیازه دیگری کشید و گفت: دیشب خیلی دیر خوابیدم. مهمانی پاسیل‌ها بود. حالم خیلی بد است. قهوه تلخ باید حالم را مهار کند. تا همه قهوه را تمام نکرده‌ام نمی‌خواهی برای خودت بریزی.  باسیل مجبورمان کرد از این قرص‌های جدید بخوریم – رویای زمردین.

فکر نکنم کار خوبی باشد که آدم همه این چیزهای احمقانه را امتحان کنید. کلودیا گفت: کارت در گالری دیر می‌شود. -فکر نکنم مهم باشد. آنجا کسی حواسش به این چیزها نیست. دیشب دیوید را دیدم. خیلی شیک کرده بود و خوش‌تیپ شده بود. -لطفا نگو که تو هم از او خوشت آمده. واقعا موجود مزخرفی است. -می‌دانم که نظرت درباره‌اش این است. کلودیا، تو خیلی سنتی هستی. -ابدا. ولی نمی‌توانم بگویم که از این هنری بازی‌های تو هم خوشم می‌آید. امان از مصرف این قرص‌ها! آدم مثل نعش بیفتد یا مثل دیوانه‌ها جنگی بشود. فرانسیس انگار از این بحث خوشش آمده بود: عزيز من، من قرصی نیستم، فقط خوشم می‌آید که بفهمم این‌ها چی هستند. ضمنا بعضی از این بچه‌ها هم …

دانلود رمان دختر سوم
21.96 مگابایت
PDF
Picture of Mehdi Ansari
Mehdi Ansari
من، مهدی انصاری، مدیر و بنیان‌گذار رمان بوک (RomanBook.ir)، با عشقی ژرف به ادبیات فارسی و جهان، بستری برای گردآوری، ویرایش و عرضه رمان‌های فارسی و خارجی و همچنین پرورش نویسندگان فراهم کرده‌ام. هدف و رسالت من، حفظ اصالت و ترویج ادبیات داستانی فارسی و پیوند دادن قلم‌ها و اندیشه‌هاست. رمان بوک نه یک سایت، بلکه آرمانی برای شکوه دوباره ادبیات فارسی است.
دیدگاه کاربران درباره رمان دختر سوم
اشتراک در
اطلاع از
guest
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها