رمان معرکه

عنوانرمان معرکه
نویسندهلویی فردینان سلین
ژانراجتماعی، جنگی، خارجی
تعداد صفحه116
ملیتخارجی
ویراستاررمان بوک

دانلود رمان معرکه اثر لویی فردینان سلین به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان

سلین رمان معرکه را در ۱۹۳۶ نوشته است. داستان هنگام شب و با ورود سربازی جدید به یک هنگ آغاز می‌شود و در سپیده‌دم روز بعد به پایان می‌رسد. در طول شب شاهد بیان عامیانه، خشن و بی‌نزاکت نظامی هستیم. یک فرماندهٔ بددهن و بدقلق که در عین حال سخنانش باعث تفریح افراد است؛ جوخه‌ای که همه با هم، رمز عبور شب را فراموش کرده‌اند و…
«سلین» با استعاره‌های تمسخرآمیز خود می‌کوشد تا فضای آکنده از مرگ جبهه را به گونه‌ای نو تصویر کند.
معرکه اثری است مستند درباره‌ی جنگ. روژه نیمیه نویسنده‌ی فرانسوی می‌گوید: «این کتاب ارزش و اهمیت بسیاری دارد، چرا که به نظر اتوبیوگرافیک است…»
سلین، زبان بریده بریده و بی‌منطق یک افسر جزء بسیار عصبانی را که از سرِ خشم و مستی دست به کارهای خنده‌دار می‌زند، به طور شگفت‌انگیزی بازپروری کرده است. هرگز در هنر فحش و ناسزا غرق نشده، همچنان که در اغراق هم زیاده‌روی نکرده است، چرا که همه می‌دانیم در باب اصطبل و فحش‌های مربوط به این فضا ، اغراق حرف اول را می‌زند. سربازخانه‌ی قشون هفدهم توصیف نشده است، بلکه حاضر است، نمایان است، کم کم از دل شب بیرون می آید، سربازهای اهل بریتانی، از لابه‌لای گفتگوی آدم‌ها سر درمی‌آورند، با سبیل‌های پُر پشت، و شمشیرهایی که سنگ فرش‌ها کشیده می‌شود و صدا می‌دهد: سرباز‌های برتانی کوتاه‌اند و شمشیرها بلند …

خلاصه رمان معرکه

بازم رفت سراغ دفتر بایگانی، دوباره شروع کرد به ورق زدن و زیر و رو کردن صفحه‌های دفتر. کلاه کپی‌شو برداشت… کله‌شو خاروند… موی زیادی تو سرش نمونده بود… دوتا شیوید چسبیده بود بالای گوش چپش… بازم افتاد به جون صندوقچه‌ها و جعبه‌ها… مرغش یه پا داشت…

بی‌شرف لجن!… عجب گرفتاری‌یی! اه! عوضی! ادعاشم می‌شه که من مست نیستم! شما درجه‌هاتونو به گند کشیدین، سرجوخه! باید همه چی رو گزارش کنین! باید نتیجه‌ی این کثافت کاری رو ببینین! دارم دیوونه می‌شم! واقعاً که! پدرتونو درمی‌آرن! به شرفم قسم می‌خورم! باید فکر این جاهاشم می‌کردین!

حالا دیگه موهو بی‌سر و صدا رو لبه‌ی تخته‌ها چمباتمه زده بود، داشت با پلک چشمش ور می‌رفت، بعد شروع کرد به کندن بید لباسش. انگار این افتضاحی که پدر همه رو درآورده بود دیگه بهش دخلی نداره، سرش حسابی با بیدایی که پیدا می‌کرد گرم شده بود، با آشغالایی که زیر ناخوناش جمع شده بود و می‌جوید. افسر درجه‌دار یهو از جاش پرید. باز تشنگی بیخ گلوشو فشار می‌داد.

***

سربازخانه جایی است که در ذهن اغلب افراد به شکلی منظم تصویرسازی شده است. محیطی با قوانینی خشک و سخت که سلسله‌مراتب به‌شدت و با جدیت در آن رعایت می‌شوند و هر چیزی خودش است جایی که هیچ‌کس بی دستور کاری نمی‌کند و هرکاری زمان و مکان خود را دارد. اگر تصویر ذهنی شما هم از یک سربازخانه چنین مکانی است، کتاب معرکه‌ی سلین شما را شگفت‌زده خواهد کرد. کتاب معرکه کتابی است که اگر خواندنش را آغاز کنید، یک‌نفس تا پایان کتاب خواهید رفت. این معجزه‌‎ی قلم لوئی فردینان سلین است.

پس مونده ی سربازای کشیک را داده بودن سرجوخه لو موهو که پشتشو کرده بود به آباژور و آرنجشو گذاشته بود رو میز.
خرخرش رفته بود هوا. از دور سبیلای کوتاشو می دیدم که نور چراغ برق شون انداخته بود. سنگینی کلاه، سرشو هل می داد پایین… بازم از خواب پرید… نباید چرتش می گرفت… ساعت تازه زنگ زده بود… از کی بود جلو نرده منتظر بودم. نورافتاده بود رو یکی از این میله های چدنی کت و کلفتو برق می زد، به ردیف نیزه فرو کرده بودن تو زمین، عین داربست انگور، تو اون سیاهی شب، بدجورترسناک بود.

دانلود رمان معرکه
1.99 مگابایت
PDF
دیدگاه کاربران درباره رمان معرکه
اشتراک در
اطلاع از
guest
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها