رمان موج سواری
عنوان | رمان موج سواری |
نویسنده | آگاتا کریستی |
ژانر | درام، هیجانی، خارجی |
تعداد صفحه | 317 |
ملیت | خارجی |
ویراستار | رمان بوک |
دانلود رمان موج سواری اثر آگاتا کریستی به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان
گوردون کلود، چند هفته پس از ازدواج با زنی جذاب، در بمباران بلیتز در لندن کشته میشودو همسرش، خانم آندرهی، درمییابد که یک شبه، تنها صاحب ثروت خانوادگی کلود شده است! اندکی بعد، خواهرزن گوردون کلود با هرکول پوآرو ملاقات میکند و به این کارآگاه بلژیکی می گوید که «ارواح» به او اطلاع داده اند که همسر اول خانم آندرهی هنوز زنده است، پوآرو وقتی می بیند که از او درخواست شده تا تنها بر اساس راهنمایی های «ارواح»، فردی گمشده را پیدا کند، به اوضاع و شرایط عجیب این پرونده شک می کند. اما چیزی که بیش از همه، پوآرو را به حیرت وامی دارد، انگیزهی اصلی این زن برای نزدیک شدن به اوست…
خلاصه رمان موج سواری
فرانسیس کلود غرق فکر و خیال نگاهی به شوهرش کرد که آن طرف میز شام نشسته بود. فرانسیس چهل و هشت ساله بود از آن زن های ترکه و لاغر بود که با کت و دامن تویید قیافه دلپسندی پیدا می کنند. نوعی زیبایی توام با نخوت و غرور در چهره اش موج میزد آرایش نکرده بود. فقط یک رژ لب کمرنگ جرمی کلود مرد شصت و سه ساله نحیفی بود با موهای جوگندمی و چهره خشک و بی حالت امشب چهره اش از قبل هم بی حالت تر بود. زنش با نگاه کوتاه و گذرایی که به او انداخت این را دریافت دختر پانزده ساله ای دور میز میپلکید و بشقاب ها را میگذاشت. نگاهش به فرانسیس بود
اگر فرانسیس اخم میکرد، دستپاچه میشد و سرش را پایین میانداخت اگر با حالت تأیید آمیزی نگاهش میکرد خوشحال میشد و گل از گلش میشکفت. همه در وارمزلی ویل از روی حسودی میگفتند که اگر یک نفر در اینجا خدمتکار مناسبی داشته باشد فرانسیس کلود است. این طور نبود که دستمزد بیشتری بدهد و خدمتکارها را بخرد. حتی در مقایسه با بقیه خیلی هم سختگیر بود ولی از تلاش و زحمتی که میکشیدند با صمیمیت استقبال میکرد و شورو شوق و انرژی مسریاش سبب میشد کار خانه برای خدمتکاران به امری سازنده و شخصی تبدیل شود از اول زندگیاش همیشه خدمتکار داشت
وچنان به این موضوع عادت کرده بود که بدون اینکه خودش بداند خیلی طبیعی رفتار میکرد همانطور که از نوازنده خوبی تمجید میکرد، از آشپز یا کلفتی هم که کارش را خوب انجام میداد تمجید میکرد. فرانسیس کلود تنها دختر لرد ادوارد ترنتون بود که در حوالی وار مزلی هیت مزرعه پرورش اسب داشت. به نظر آگاهان، لرد ادوارد با ورشکستگی آخر شانس آورد و از خیلی اتفاقهای بدتر نجات یافت. شایعاتی بود که در مواقعی اسب هایش خیلی ناگهانی جا میزنند و مأموران باشگاه سوارکاری قصد دارند راجع به این قضیه تحقیق کنند. ولی لرد ادوارد که حیثیتش اندکی خدشه دار شده بود …
- انتشار : 09/12/1402
- به روز رسانی : 20/09/1403