رمان سس خردل
عنوان | رمان سس خردل ۲ |
نویسنده | فاطمه مهراد |
ژانر | عاشقانه، اجتماعی، انتقامی |
تعداد صفحه | 507 |
ملیت | ایرانی |
ویراستار | رمان بوک |

دانلود رمان سس خردل اثر فاطمه مهراد به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان
ناز دختر شر و شیطونی است که با امیرحافظ زند بزرگ ترین بوکسور جهان ازدواج میکند اما با خیانتی که از امیرحافظ میبیند، از او جدا میشود. با نابود شدن زندگی ناز، فکر انتقام در وجود او شعله میکشد، این دفعه نوبت ناز بود تا انتقام بگیرد و در این راه از سیاست مدار بزرگی کمک میگیرد تا …
خلاصه رمان سس خردل
لقمه آرش رو توی کیفش گذاشتم و بوسهای به گونهاش زدم … ارسلان دستش رو دور کمرم حلقه کرد و عمیق پیشونیم رو بوسید. نگاهمو ازش دزدیدم. روی نگاه کردن بهشون رو نداشتم من به اندازهی کافی مزاحم این مرد و خانوادش شده بودم. -حالت خوبه عزیزم حس میکنم امروز خیلی رنگ پریده و بی حالی. لبخند کم جونی زدم. -خوبم نگران نباش. یکم خستم استراحت کنم خوب میشم. کمرم رو نوازش کرد. -میخوای بمونم پیشت؟ نه عزیزم برو به کارت برس. لبخند زد و دستم رو بوسید. -زود میام. بغض تو گلوم نشست و
اروم گفتم: منتظرتم. دست آرش رو گرفت و از خونه خارج شدن. تا لحظهی آخر پشت پنجره موندم و باهاشون خدافظی کردم. میترسیدم از عواقب کارم با زانوانی لرزون وارد حموم شدم. مغزم کار نمیکردو فقط یه کلمه میگفت همه چیو تموم کن. دوش آب باز کردم و اشکام روی گونههام راه افتادن خدا لعنتت کنه حافظ که وقتی نیستی ام اینطوری عذاب میکشم هق هق کنان رو زمین افتادم و پاهامو توی بغلم گرفتم تکلیف نبات چی میشه با این بچه تو شکمم چیکار کنم اصلا؟ نگاهم روی تیغ ثابت موند. باید همین امروز تمومش میکردم بسه
هر چقدر خودم و اطرافیانم رو اذیت کردم. با حرص دستم رو روی چشمای خیسم کشیدم و تیغ رو برداشتم نگاهم روی تیغ دودو میرفت خدايا تمومش كن فقط این زندگی مزخرف منو تموم کن بی فکرو با بیرحمی تیغ رو روی رگهام کشیدم. تا مغز استخونم سوخت و خون از دستام فواره زد. لبخند کمرنگی زدم تونستم بالاخره تونستم این زندگی رو تموم کنم. با همون لبخند محو تو خودم جمع شدم و سرم رو به دیوار تکیه دادم. چشمام سیاهی میرفتن و سردم شده بود. دلم میخواست بلند شم و از حموم برم بیرون ولی بدنم انرژی نداشت …
- انتشار : 20/03/1403
- به روز رسانی : 01/12/1403