رمان تقابل

عنوانرمان تقابل
نویسندهاعظم کلانتری (یاسی)
ژانرعاشقانه، اجتماعی، انتقامی
تعداد صفحه1268
ملیتایرانی
ویراستاررمان بوک

دانلود رمان تقابل از اعظم کلانتری (یاسی) به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون نسخه کامل با لینک مستقیم رایگان

داوود به قصد انتقام به نازنین نزدیک می‌شود، نازنین بی خبر از سوءتفاهم ایجاد شده برای او و هدفش، در دام تله ای می‌افتد که زندگی و آینده‌ی او را دگرگون می‌کند، و مجبور می‌شود زندگی در رفاه و آسایش خانه‌ی پدری را ترک و به منزل داوود که یک شاگرد مکانیک ساده است برود …

خلاصه رمان تقابل

سبحان ساک به دست راه خانه را در پیش گرفته بود تمام دلخوشیش به وجود برادر بزرگش بود. برای او و برادرانه‌های خرج شده‌ اش جان می‌داد، با اینکه عاشق ادامه تحصیلش بود اما نمی‌توانست از آینده‌ی سبحانش چشم پوشی کند. داوود ذاتاً تمامی خوبی های خلاصه شده در دنیا را برای آن سه عزیزتر از جانش می‌خواست و بس. سخت بود و سنگ، تنها وقتی لبخند بر لبانش جان می‌گرفت که رضایت را در چشمانشان ببیندو آرام بگیرد. شاید خلق شده بود برای خوبی کردن و خوبی ندیدن… شاید خلق شده بود برای جوانی نکردن و از جان مایه گذاشتن برای شادی تنها دلایل محکم و

قرص زنده بودن و ممد حیاتش… هر چه که بود، باید می‌بود و این بودن دلیل نفس‌های هر سه شان بود. نبودنش نفس که نه، جانشان را می‌گرفت هر روز کار می‌کرد و شب‌ها پا به پای سبحان با او دروس سنگین را کار می‌کرد تا فردای برادرش روشن باشد. تا هر چقدر او از هر خوشی ریزو درشتی محروم مانده، آن‌ها نمانند. سبحان هم بی نهایت از سهراب بیزار بود و حضورش را مایه‌ی ننگ خود می‌دانست، تا یاد می‌داد او همین مردک معتاد و درب و داغون بود که با هر بهانه ای، تن ماهرخ را کبود و سیاه می‌کرد و ته عصبانیتش را با سیلی زدن به گوش سبحان و ساحل خالی می‌کرد و عقده گشایی اش

برای مدتی تعطیل می‌شد. تنها سد پیش رویش داوود بود که عجیب از او حساب میبرد هر چند که او خودش پدر این پسر بود اما مثل سگ می‌ترسید وقتی صدای نعره داوود به هوا می‌خواست! به پیشنهاد داوود، بعد از لیسانس سریعاً دنبال کار سربازی و گذراندن خدمت رفت تا بعداز اتمام به درسش ادامه داده و با خیال راحت پله های رشد و هدف را با هم و با لذت و تکیه بر حامی همیشگی اش طی نماید. به در خانه رسید، این بار بی خبر آمده و چقدر بی تاب ماهرخ و خنده های نخودی ساحل و نگاه‌ های تحسین آمیز و پر غرور داوود بود. کلیدش را در دست گرفت و با حفظ همان لبخند، در را گشود …

دانلود رمان تقابل
4.73 مگابایت
PDF
دیدگاه کاربران درباره رمان تقابل
اشتراک در
اطلاع از
guest
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
saye
saye
1 سال قبل

هم نثرش ضعیفه هم محتوا بچگانه و غیرواقعی، نتونستم تمومش کنم

ساجده هستم
ساجده هستم
1 سال قبل

سبک نوشتاری جوری بود که بیشتر از ۱۰ صفحه از تحمل خارجه