رمان زیبادخت مظلوم

رمان زیبادخت مظلوم 1
عنوانرمان زیبادخت مظلوم
نویسندهلیدا صبوری
ژانرعاشقانه، هیجانی
تعداد صفحه3101
ملیتایرانی
ویراستاررمان بوک

دانلود رمان زیبادخت مظلوم اثر لیدا صبوری

دانلود رمان زیبادخت مظلوم اثر لیدا صبوری به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان

وای که چه هراسی از تو و دستانی که داری در دل کوچکم لانه کرده! کیهان الوند من از چنگال بی‌ رحم غارتگرت می‌گویم؛ از آغوش اجباری و ترسناکت؛ از تنهایی؛ از آتش و از… زیبادخت مظلوم سرنوشت پیچیده؛ تلخ و شیرین و صد البته فوق عاشقانه‌ی دخترک تنها و بی پناهیست که به دست سرنوشت سیاه گرفتار حوادثی خواسته و ناخواسته می‌شود رمانی هیجانی در عین حال با روایت چندین قصه‌ی عاشقانه و پایانی سراسر دلپذیر …

خلاصه رمان زیبادخت مظلوم

اعصابم بهم ریخته بود. به اتاق کارم رفتم گیتارم را برداشتم و در تراس را باز گذاشتم. هوای سرد و سوز زمستان دوید به داخل اتاق روی صندلی خود را رها کرده شروع کردم به زدن. دقایقی نگذشته بود که تلفنم زنگ خورد. روی میز می‌لرزید و صدا می‌داد… حوصله نداشتم جواب بدهم اما فضولیم گل کرد شاید زیبادخت باشد! نگاهی به صفحه گوشی انداختم و لبخندم کش دار شد. قلبم تند زد، آراسته بود. وصل کردم و صدای گرمش پیچید در گوشم.. -رادمهر جانم؟! بی‌قرار گفتم: جانه رادمهر؟ خنده ای ناز کرد عجب هر نفسش می‌خواست ذره ذره آبم کند! -کجایی عزیزم در چه حالی؟ گیتار را بروی

زمین گذاشتم، همراه بسته سیگارم به تراس پناه بردم… روی صندلی راحتی کنار نرده ها تکیه بر پشتی اش دادم و دوباره صدای قشنگش پیچید در جان و تنم! -رادمهر قطع کردی؟! پاهایم را روی میز گذاشتم و میگارم را آتیش زدم و بدجنس خندیدم… منتظر بودم، عصبی بشود… دوست داشتم اذیتش کنم. او خود خواستنم بود. این بار نفسی بلند کشیده در دل گفتم: فدای آن نفست… و همچنان ساکت ماندم. که ناگهان فریادش پشت تلفن باعث شد گوشم سوت بکشد و گوشی را از گوشم فاصله بدهم. -اوهوی رادمهر مسخره!! با تواما… من که می‌دونم داری صدامو می شنوی بخدا دستم بهت برسه.

با پررویی و خنده میان حرفش پریدم و گفتم: دستت چی؟ بهم برسه چکارم می‌کنی؟ آخه ملوسک من که از خدامه دستت بهم برسه… می‌خوای سه سوته بیام و به کاری کنم دستت بهم برسه یکم تنبيهم کنی؟! عصبی بود، بدتر نیز شد! صدای عصبی و کم حوصله‌ اش پیچید در گوشم… -منو بگو زنگ زدم یکم با هم درد دل کنیم، رادمهر تو هیچ وقت آدم نمی‌شی!!! خندیدم و ته مانده‌ی سیگارم را درون جاسیگاری فرو کردم و چشم بستم و گفتم: آخ که دلم برات تنگ شده اندازه‌ی یه ارزن بخدا! الان دقیقا ده یازده ساعتی می‌شه که ندیدمت… میگم چطوره امشب بهانه خونه‌ی آرینا رو بگیری …

قیمت : 30000 تومان
خرید و دانلود فوری
لینک کوتاه :
اگر برای دانلود مشکل دارید لطفا گزارش ارسال کنید تا در اسرع وقت لینک دانلود اصلاح شود.
گزارش مشکل دانلود از سایت
فقط کاربران سایت امکان ارسال گزارش را دارند
اگر شما نویسنده رمان زیبادخت مظلوم هستید و تمایل به ادامه همکاری ندارید می‌توانید درخواست حذف ارسال کنید.

خرید رمان های فروشی

همراه ما در کانال تلگرام رمان بوک شوید!
هوادار ما در اینستاگرام رمان بوک باشید!

نقد و بررسی شما درباره رمان زیبادخت مظلوم

لطفا پس از مطالعه رمان زیبادخت مظلوم نظر خود را برای دیگر کاربران بنویسید.
از ارسال نظر به زبان انگلیسی یا نوشتن فینگلیش پرهیز کنید.
تمام نظرات توسط تیم مدیریت رمان بوک بررسی شده و پاسخ داده می‌شوند.
اشتراک در
اطلاع از
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
کانال تلگرام رمان بوک پیج اینستاگرام رمان بوک