کتاب نامزدی آقای ایر
کتاب نامزدی آقای ایر کتاب نامزدی آقای ایر

کتاب نامزدی آقای ایر

دانلود با لینک مستقیم 1 1
دانلود با لینک مستقیم
عنوان
کتاب نامزدی آقای ایر
نویسنده
ژرژ سیمنون
ژانر
ماجرایی، معمایی، جنایی، ادبیات داستانی
ملیت
خارجی
ویراستار
رمان بوک
تعداد صفحه
167 صفحه
اگر نویسنده یا مالک 'کتاب نامزدی آقای ایر' هستید و درخواست حذف این اثر را دارید درخواست حذف اثر

دانلود کتاب نامزدی آقای ایر اثر ژرژ سیمنون به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان

ماجرای مردی منزوی به نام آقای ایر که همسایه‌هایش از او می‌ترسند او خیلی پایش را از در خانه‌ بیرون نمی‌گذارد. فقط هفته‌ای یک‌بار به کلوب بولینگ می‌رود، جایی که همه خیال می‌کنند او پلیس است. وقتی زنی در حوالی محل زندگی او به قتل می‌رسد، سرایدار خانه انگشت اتهام را به سوی او نشانه می‌گیرد. از آن به بعد، پلیس چشم از او برنمی‌دارد و هر روز و هر ساعت تعقیبش می‌کند. اما تنها گناه آقای ایر این است که به دختری که نباید، دل بسته است ...

خلاصه کتاب نامزدی آقای ایر

ساعت پنج آقای ایر وارد چهارمین کافه در همان خیابان دیتالی شد. بعد از اولین کافه کوچک به رستورانی با قیمت ثابت رفته بود که سه خانه آن طرف تر بود جلوی سینمایی کمی این پاو آن پا کرده بود اما به کافه نبش خیابان اول رفته بود. روی هم رفته دویست متر هم راه نرفته بود حالا درست در لحظه‌ای که گروه موسیقی روی سکو رفته بود تا اجرای خود را شروع کند، وارد کافه بزرگ معروفی در میدان دیتالی شد و یک قهوه سفارش داد از صبح پالتواش را از تن در نیاورده بود راحت سر جایش ننشسته بود. طوری لبه نیمکت نشسته بود که انگار فقط می‌خواهد چند لحظه بنشیند. ساعت‌ها بی آنکه خسته یا کلافه شود به

همین شکل نشست. اما باید عمیق و بی وقفه فکر می‌کرد گاهی چشمان فندقی رنگش به نقطة مبهمی در فضا خیره میشد پیشانی‌اش می‌لرزید لب‌هایش حرکت نامحسوسی میکردو دستانش در جیب‌ها یا روی سنگ مرمر میز منقبض میشد. آنقدر ذهنش از صبح مشغول بود که دیگر به چیزی فکر نمی‌کرد. آدم‌ها همچنان می‌رفتند و می‌آمدند سروصدا می‌کردند و اینجا و آنجا با هم حرف می‌زدند. روزنامه ای تا شده و برعکس روی میز دید رویش نوشته شده بود: «ماجرای ويلرونيف». گارسون قهوه‌اش را آورد آقای ایر به او لبخند زد نیمی از قهوه‌اش را خورد و دوباره به روزنامه نگاهی انداخت از جایش بلند شد بسمت روشویی رفت تا

موقع بازگشت صفحه روزنامه را به سمت خودش بچرخاند و وانمود کند اتفاقی بوده است از این فرصت استفاده کرد و دستمال روی گونه‌اش را دوباره چسباند و سبیلش را مرتب کرد سر جایش برگشت پنج دقیقه صبر کرد و دوباره نگاهی به روزنامه انداخت که مقاله‌ای طولانی در آن نوشته شده بود. از دو هفته پیش... تحقیقات دشوار... پیشرفت زیاد به دلیل شناسایی احتمالاً و زنی به نام لئونید پاشا معروف به لولو، احتمال جنایتی سادیستی... همچنین محتمل است... اما كيف قربانی گم شده است. طبق بررسی ها هنگام وقوع جرم دو هزار فرانک در کیف بوده است... تحقیقات تازه... تحقیقات وارد مرحله شناسایی شده است ...

دیدگاه کاربران

اشتراک در
اطلاع از
guest
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
دیوان حافظ