دانلود رایگان رمان تشریفات اثر سروناز روحی (دختر خورشید)
دانلود رمان تشریفات اثر سروناز روحی (دختر خورشید) با فرمت های pdf ، اندروید، آیفون نسخه کامل با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان
سوفیا، با وجود مخالفت و شرط های پدرش (شایگان بزرگ) با طی کردن مراحلی سخت بالاخره رستورانش را به نام (تشریفات) دایر میکند، حالا بعد از گذشت چهارسال توانسته خود را ثابت کند! رستوران بزرگ و مجللی در مقابل تشریفات افتتاح میشود! سوفیا سردرگم و نگران برای خارج کردن رقیب قَدر خود از میدان به هر اقدامی دست میزند ولی …
خلاصه رمان تشریفات
خسته لباسامو عوض کردم گوشیمو از تو کیف بیرون کشیدم و وارد سالن شدم. روی به صندلی طوری که پشت بابا باشم نشستم جلوش می نشستم واویلا بود! از اینکه چرا جوش زدی چرا موهاتو جمع نکردی! چرا ناخن هات انقدر بلنده… چرا یقهی تی شرتت برعکسه شروع میکرد تهش میرسید به مدرک و درس نخونی و باقی چیزها… مامان با آرامش کارهاشو انجام می داد. سورنا حواسش به فوتبال نبود. از حالت هاش و تکون دادن مچ پاش میتونستم بفهمم. با دیدن ظرف میوه و شکلات هایی که مامان از دست من و سورنا
هنوز تو کابینتها قایمشون میکرد ابروهامو بالا دادم و گفتم: مهمون داشتیم؟! بابا به عقب چرخید و گفت: تو چرا اونجا نشستی. نیشخندی کجکی زدم و گفتم: همینطوری. -خب بیا این ور بشین. مینشستم رو به روش گیر بود که شروع میشد! -ميام الان. و رو به مامان گفتم: تا شام خیلی مونده؟ یه زنگ بزنم میام… مامان سری تکون داد و بابا گفت: نصف شبی به کی میخوای زنگ بزنی؟ -به آقا پیروز امروز زود اومدم از تشریفات بیرون میخوام ببینم مشکلی نباشه… چیزی لازم نداشته باشن. -مثلا تو میخوای از اینجا چطوری
بهشون کمک کنی؟ مامان با ملایمت گفت: فرخ جان. بابا خشک گفت: نه اخه یجوری بهانه میاره که با عقل جور در نمیاد. لبخندی زدم و گفتم: حق با شماست. گوشی رو روی میز نهارخوری گذاشتم و به اشپزخونه رفتم. -کمک نمیخوای مامان؟ مامان ناراحت گفت: نه خودتم خسته ای بشین. بابا از سالن گفت: سرپا نبوده که! پشت میز نشسته فیش صادر کرده خستگی یعنی .. به سمتش چرخیدمو گفتم: بله خستگی یعنی هشت ساعت سرپا موندن تو اتاق عمل خستگی یعنی سرو کله زدن با مریض… خستگی یعنی تو مطب نشستن و …
عالی بود جوری ک فرصت نمیشه استراحت کنی مث سریالی ک باید یه شبه تا صبح تمومش کنی انگیزه ایجاد میکنه انگار با هر صفحه خوندش داری فیلم تماشا میکنی یا خودت رو جای کاراکتر میذاری …فوق العاده بود ممنون از خانم روحی
رمان قشنگیه حتما بخونیدش
رمان قشنگی بود و ارزش یه بار خوندن رو داره ولی فقط یکبار. بر خلاف سایر رمان های خانم روحی خیلی رمان فانتزی و به دور از واقعیت بود. متاسفانه اکثر رمان های عاشقانه یه روند ثابت دارن که از اول مشخصه قراره چه اتفاقی بیوفته و آخر رمان کاملا قابل حدس زدن هست همین از جذابت داستان کم میکنه. همچنین رمان بیش از حد به درازا کشید. خیلی از توضیحات اضافه و خسته کننده میتونست حذف بشه.
رمان خیلی قشنگی بود یه رمان متفاوت و وایب خاصی به آدم میداد حس خوبی داشت دلم نمی خواست تموم شه،قلپ پخته و خوبی داشت
من عاشق بامداد بودم ولی فقط تا قبل از اونجایی که سوفی گفت حق خداست و بامداد گفت خدا منم!
اصلا قشنگ نبود
مثل همیشه عالی بود اما انتهای داستان خیلی سرسری تموم شد
بسیار عالی
خیلی عالی بود ، چقدر قلم نویسنده پخته بود اینقدر حس خوب داشت که دلم نمی خواد رمان جدید شروع کنم ،
بسیار عالی بود رمان
چيزی که این رمان رو از رمانایی که خونده بودم متمایز میکرد نشون دادن ضعف های شخصیت های داستان بود برخلاف بیشتر رمان ها که شخصیت پردازی ها پکیج ایده ال با چاشنی کمی خصوصیات منفیه این رمان تمام نقاط تاریکی زندگی ادمای داستان رو به تصویر میکشید جوری که از یه جایی نمیدونستی از اون ادم باید خوشت بیاد یا منزجر بشی
بامداد فرهمند داستان
خاکستری ترین اول شخص داستان هایی بود که خونده بودم.
خوبیش این بود یجاهایی از داستان غیرقابل پیش بینی بود
و روند داستان یه شیب ملایم رو به بالا بود که اواسطش این شیب تند و پرهیجان شد ولی خوب این رمان ضعف های زیادی هم داشت
داستان میتونست تو تعداد صفحات کمتری جمع بشه اخراش واقعا خسته کننده و تکراری شده بود
سرانجام خیلی شخصیت ها بهش پرداخته نشد جوری که اخر داستان با بهت میگفتی اسفندیار چی ؟ ماهرخ چیکار میکنه پس؟ یزدان؟
رستوران سوفی؟
و خیلی موضوعات دیگه
واقعا از همچین رمان عجیب و بدون کلیشه ای و قویی پایان بندی مناسب و بهتری انتظار میرفت واقعا پایان داستان به صورت آبندی جمع شد
کاش نویسنده هامون به اینکه پایان داستان و اون مهر ختامی که میزنن چقدر تو ذهن خواننده تاثییر داره و رمان رو خاطره ساز تر میکنه توجه بیشتری میکردن و همچین رمان های خوبی رو با وجود این همه طولانی کردن صفحات اینجوری تموم نمیکردن
متاسفانه نویسنده تقریبا اینگونه مینویسند
خوب بود دوست داشتم از ۱۰ میتونم بهش ۹/۵ بدم خانم سروناز🌹
واقعا يكي از بهترين رمانايي بود كه خوندم ، سبك متفاوت و دلنشين
حتما توصيه ميكنم
سلام. بسیار رمان زیبایی بود . واقعا از خوندنش لذت بردم. از نویسنده عزیز ممنونم بابت نوشتن این رمان جذاب .
بسیار رمان زیبایی است من از تک تک جملاتش لذت بردمو کیف کردم و نویسنده عزیز عالی بود. تمام 3500صفحه عالی بود. 5/5
فوق العاده زیبا وآموزنده.به همه خوندنشو توصیه می کنم.