دانلود رایگان رمان دردم اثر سروناز روحی (دختر خورشید)
دانلود رمان دردم اثر سروناز روحی (دختر خورشید) به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان
نیاز دانشجوی رشتهی معماری است که با کسرا یکی از بچه های دانشکده آشنا میشود! بعد از سپری شدن زمانی، کسرا که مردی متعصب و بد دل است، متوجهی ارتباط های دوران دانشجویی نیاز میشود، اما ازدواج را بهم نمیزند و طبق برنامه پیش میروند، اما شک و بدگمانی به جان کسرا می افتد و …
خلاصه رمان دردم
با دست های خیس عرق در حالی که ضربان قلبم به تندی تو سینه میکوبید شماره رو گرفتم. نگاه های سنگین اطرافیان رو حس میکردم. بوق اتومبیل و چراغ قرمز سر چهارراه هم مزید بر علت شده بود تا کلافگیم دوچندان بشه. هم جنس های فضول زیادی خیره خیره نگام میکردند و این عصبیم میکرد. بی توجه به نگاه ها دوباره شماره رو گرفتم. بار قبل اشغال میزد. صفحه گوشی لمسیم بخاطر دست خیس عرقیم کمی کند کار میکرد. دیگه زیادی قدیمی شده بود. با شنیدن صدای سیما که گفت: من سر قرارم…
نفس راحتی کشیدمو گفتم: دارم میام… سیما: نیاز به ذره به اعصابت مسلط باش. دیگه منتظر جملهی بعدی نموندم چطور میتونستم؟ چطور میتونستم مسلط باشم؟ اصلا چرا باید مسلط می پبودم دوست داشتم به زمین و زمان چنگ بزنم همه چیز درهم و با هم گره خورده بود لبمو میگزیدم، زانوهامو مدام چپو راست میکردم. دستهام همچنان عرق میکرد و دود و دم و هیاهوی خارج از اتوبوس و نگاه خیره و کنجکاو زنان داخل اتوبوس همه و همه باعث میشدند تا واقعا فکر کنم اصلا هیچ توجیهی نیست تا به خودمو
اعصابم مسلط باشم! با دیدن محل مورد نظر که کمی جلوتر از ایستگاه مربوطه بود، خودم رو به جلوی اتوبوس رسوندم امیدوار بودم راننده قبل از ایستگاه بایسته. از راننده خواهش کردم و اون روی ترمز زد. در باز شد. یک نفر فرصت طلب هم پیاده شد! کارتمو از کوله درآوردم. از پله ها پایین رفتم و جلوی دستگاه ایستادم دستمو دراز کردم و کارت اعتباریو به دستگاه چسبوندم با صدای تک بوقی نفس کلافه ای کشیدم و از اتوبوس فاصله گرفتم. فورا جوی بزرگ بی ابی رو با گام بلندی طی کردم و خودمو به کافیشاپ رسوندم …
فقط من از کسرا متنفرم؟ و از بی عزت نفسی نیاز… هدف نویسنده چی بود؟