رمان زن همسایه
عنوان | رمان زن همسایه |
نویسنده | شاری لاپنا |
ژانر | جنایی، پلیسی، معمایی، هیجانی، رازآلود، ترسناک |
تعداد صفحه | 265 |
ملیت | خارجی |
ویراستار | رمان بوک |
دانلود رمان زن همسایه اثر شاری لاپنا به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان
داستان رمان زن همسایه روایت زنی است که درگیر افسردگی پس از زایمان است و در زمان شروع داستان در حالیکه از شوخیهای نامتعارف همسرش در مهمانی به ستوه آمده دائما با این فکر دست و پنجه نرم میکند که نباید در این مهمانی حضور داشته باشد و حضور هر دوی آنها بهطور همزمان و تنها گذاشتن فرزندشان کار عاقلانهای نبوده است و این سوال در ذهنش نقش بسته که کدام مادری چنین کاری میکند و نیز تصور آزار دهنده حرفهای دیگران که او را مادری ناشایست قلمداد میکنند، کمی بعد از ساعت ۱ نیمه شب، بالاخره او مارکوی از خود بیخود را وادار به بازگشت به خانه میکند …
خلاصه رمان زن همسایه
راسبک به خانه برمیگرددو جنینگز مسائل را با افسران مستقر در خیابان چک میکند. راسبک آنه را میبیند که روی کاناپه نشسته و گریه میکند یک افسر پلیس زن او را در آغوش گرفته و آرام میکند. مارکو پیش همسرش نیست. بوی قهوه تازه را سبک را به آشپزخانه میکشاند که پشت خانه باریک و دراز قرار گرفته مشخص است که آشپزخانه به تازگی تعمیر شده و دکور آن جدید است. همه چیز شیک و گرانبهاست از کابینتهای سفید گرفته تا وسایل گرانقیمت و پیشخانهای گرانیتی مارکو در آشپزخانه است، کنار قهوه ساز ایستاده و سرش را پایین انداخته منتظر است که قهوه آماده شود.
وقتی راسبک وارد میشود سرش را بالا میگیرد بعد رو برمی گرداند، شاید از اینکه تلاش میکند هشیار دیده شود خجالت زده است. سکوت ملال آوری حکم فرما میشود بعد مارکو بدون آنکه نگاهش را از قهوه ساز بردارد آهسته میپرسد: «فکر میکنین چه اتفاقی برای بچه افتاده؟» راسبک میگوید «هنوز نمیدونم ولی بالاخره میفهمم.» مارکو قهوه جوش را برمیدارد و سه تا لیوان چینی را از قهوه پر میکند و آنها را روی پیشخان سنگی میگذارد. راسبک متوجه لرزش دست مارکو موقع ریختن قهوه میشود مارکو یکی از آنها را به کارآگاه تعارف میکند و او ضمن تشکر میپذیرد. مارکو از
آشپزخانه خارج میشود و با دو لیوان قهوه دیگر به اتاق نشیمن بر میگردد. راسبک رفتنش را تماشا و خود را برای آنچه پیش روست، آماده می.کند. پرونده های بچه ربایی همیشه دشوار هستند. همیشه یک سیرک رسانه ای به راه میافتد و تقریباً هرگز عاقبت خوشی ندارد. راسبک میداند که باید به این زوج فشار بیاورد این بخشی از کار اوست. هر بار پرونده ای به او سپرده میشود نمیداند چه چیزی در انتظارش است. با این حال بعد از حل معمای جرایم شگفت زده نمیشود. انگار ظرفیت او برای شگفت زده شدن خیلی بالا رفته اما او همیشه کنجکاو است. همیشه میخواهد بداند …
- انتشار : 20/10/1402
- به روز رسانی : 20/09/1403