رمان زن کابین شماره 10
عنوان | رمان زن کابین شماره 10 |
نویسنده | روث ور |
ژانر | معمایی، جنایی، هیجانی، روانشناسی، خارجی |
تعداد صفحه | 242 |
ملیت | خارجی |
ویراستار | رمان بوک |
دانلود رمان زن کابین شماره 10 اثر روث ور به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان
کتاب زن کابین شماره 10، رمانی فوقالعاده جذاب و خواندنیست که تا پایان داستان نمیتوانید اتفاقات آن را حدس بزنید!
وقتی این رمان را تمام میکنید تا مدتها بیقرار خواهید بود ! “روث ور” در کتابش ، داستانی پُر تعلیق و رازآلود را به تصویر میکشد. این رمان پُر فروش نیویورکتایمز که توانسته افتخارات بسیاری به دست آورد، قصه زنی را روایت میکند که قتلی وحشتناک را از نزدیک میبیند و بعد از آن زندگیاش تحت تأثیر این حادثه قرار میگیرد.
کتاب حاضر در سال 2016 به انتشار رسید. لوبک لاک، روزنامه نگاری است که برای مجلهی گردشگری مطلب مینویسد و به تازگی، با مأموریتی وسوسهانگیز مواجه شده است: گذراندن یک هفته در یک کشتی تفریحی لوکس با تعداد کابینهای محدود. در آغاز سفر، همه چیز بسیار عالی است و آسمان صاف، آبهای آرام و همسفران خوب و خوش برخورد، نوید سفری بسیار لذت بخش را به لو میدهند. اما با گذشت چند روز، بادهای سرد و خشک شروع به وزیدن میکنند، آسمان تیره و تار میشود و لو، صحنهای را میبیند که فقط میتواند آن را کابوسی ترسناک و تاریک بنامد …
در کتاب زن کابین شماره 10، داستان ماموریت کم سابقهای در دریا را میخوانید که به لوبک لاک، خبرنگار مجلهی سفر سپرده شده است. این سفر یک هفتهای با کشتی تفریحی لوکسی صورت میپذیرد که تمام امکانات و حتی مسافران آن لوکس هستند. آب و هوای دریا بسیار مطبوع و آرام است. همه چیز خوب و آرام به نظر میرسد. اما پس از چند روز لو با چیزی روبهرو میشود که میتوان آن را به کابوسی عجیب شباهت داد. او شاهد پرتاب یک زن از کشتی به پایین است. اما با وجود این اتفاق این کشتی به مسیر خود ادامه میدهد و انگار نه انگار چنین اتفاق وحشتناکی رخ داده است. با این وجود، لو سعی میکند از این ماجرا سر در بیاورد.
“روث ور” با دادن سرنخهایی از این ماجرای معمایی و ترسناک ذهنتان را به طور باورنکردنی با فضایی رازآلود درگیر میکند. رمان پیش رو داستانی هیجانانگیز و روانشناسانه است که از زبان یک خبرنگار زن به نام لو بلاک بازگو میشود. او که برای مجله گردشگری، گزارش تهیه میکند، در حین یک مأموریت کاری عازم یک سفر دریایی میشود و این سفر اتفاقات عجیبی را برای او به دنبال دارد.
روث ور با تمسک به اتفاقاتی غیرمنتظره، پیچشهایی که لرزه بر اندام میاندازد و فضایی که از قرار معلوم، به اندازهی زیباییِ عجیبش، ترسناک هم هست، داستانِ مهیجِ دیگری به نام زن کابین شماره 10 خلق کرده است، داستانی که وقتی تمام میشود، حتی قَدَرترین خوانندگان را هم تا مدتها بیقرار میگذارد. اغلب کسانی که به داستانهای رازآلود علاقه دارند، میتوانند با خواندن این کتاب تا مدتها آن فضا را به یاد آورده و کتاب را از خاطر نبرند.
خلاصه رمان زن کابین شماره 10
اگر کسی از بیرون، بر روی عرشه، رد میشد و از پنجره به داخل نگاهی میانداخت، اصلاً متوجه نمیشد که من حرفی به او زده بودم که حرفۀ او را، که در حال اوج گرفتن بود، به زمین میکوبید و امکان حضور یک روانی جانی در کشتی را آشکار میکرد. داستانم را که گفتم، انتظار داشتم صدای اعتراض نیلسون را بشنوم یا انکار دستهجمعی مهماندارها را ببینم. اما، اگر چه صورت بالمر را با دقت نگاه میکردم، هیچ کدام را ندیدم، نه اتهامی، نه انکاری. انگار داشتیم با هر حسی که از او میدیدم معمایی را حل میکردیم.
اما آرامش و صبوریاش تا اندازهای مرا تحتتأثیر قرار داده بود، اگر چه عجیب به نظر میآمد. کنار آمدن با بدبینی و ناراحتی نیلسون کار جالبی نبود، اما این کار دستکم واکنشی انسانی به شمار میآمد. در مورد بالمر، نمیتوانستم بفهمم چه احساسی دارد. آیا عصبانی بود و یا ترسیده و خیلی راحت آن را پنهان میکرد؟ یا آیا به راستی همانطور که به نظر میرسید، آرام بود؟
فکر میکردم، شاید اینکه مرا به مرور کردن مکالمهام با آن دختر وامیداشت، همان تواناییاش بود برای به دست آوردن آنچه اکنون داشت، در هزاران کار و میلیونها پوند سرمایهگذاری خودش را جمعوجور و پیشرفت میکرد.
سرانجام، پس از آنکه داستان مرا از اول به آخر، از آخر به اول و از همۀ جنبهها بازگو کردیم و دیگر جزئیاتی باقی نماند، بالمر نشست، سرش را پایین آورد. پیشانیاش چینی خورد و به تفکر پرداخت. بعد به ساعت رولکس دور مچ برنزهاش نگاه انداخت و شروع به حرف زدن کرد.
«ممنونم خانم بلکلاک. گمان میکنم تا جایی که میتوانستیم جلو رفتیم و دارم ببینم که خدمه آمادۀ چیدن میز شام میشن. متأسفم، این داستان به شکلی آشکار، رخدادی ناراحتکننده و ترسناک برای شما بوده. اگر به من اجازه بدید تمایل دارم با نیلسون و ناخدا لارسن در این مورد حرف بزنم تا مطمئن شوم همۀ کارهای ممکن انجام شده. فردا اول وقت میتونیم در مورد مراحل بعد با هم حرف بزنیم. در حال حاضر، امیدوارم با وجود همۀ اتفاقها بتونید خوب استراحت کند و سر شام لذت کافی رو ببرید.»
- انتشار : 27/05/1403
- به روز رسانی : 20/09/1403