رمان در زیر یوغ
عنوان | رمان در زیر یوغ |
نویسنده | ایوان وازوف |
ژانر | تاریخی، ادبیات داستانی |
تعداد صفحه | 521 |
ملیت | خارجی |
ویراستار | رمان بوک |

دانلود رمان در زیر یوغ اثر ایوان وازوف به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان
رمان “در زیر یوغ” در دههی ۱۸۶۰ میلادی اتفاق میافتد و داستان گروهی از کشاورزان روسی را روایت میکند که تحت سلطهی اشراف زادگان و مقامات حکومتی قرار دارند. در این داستان، تلاشهای این کشاورزان برای رهایی از یوغ سلطنتی و اجتماعی به تصویر کشیده میشود. شخصیت اصلی این رمان، سامیول آندریویچ، یک مرد ساده و فقیری است که در دهکدهای در روسیه زندگی میکند. او نمایندهی طبقهی کشاورز و مردم ساده است که بهطور روزمره در مواجهه با ظلم و بیعدالتی زندگی میکنند. در حین داستان، سامیول تلاش میکند تا بر مشکلات اقتصادی و اجتماعی غلبه کند و در نهایت به مقابله با ظلم حاکمیت میپردازد. در کنار داستان اصلی، رمان شامل شخصیتهای دیگری است که هرکدام نمایندهی وضعیتهای مختلف اجتماعی و فرهنگی در روسیه آن زمان هستند. برخی از این شخصیتها خواهان تغییرات اجتماعی هستند و برخی دیگر ترجیح میدهند که در سایهی ظلم و استبداد زندگی کنند …
خلاصه رمان در زیر یوغ
رادا گاسپارینا دختری بود بلند بالا، چابک و زیبا روان با نگاهی مصوم، و چهرهای سرشار از نیکی و رنگ و رویی باز و روشن که کلاه سیاهش بر سفیدی آن میافزود. از بچگی یتیم مانده و سالها بود در خانه حاجیه رووو آما که او را به فرزندی پذیرفته بود زندگی میکرد. بعدها حامیه اش او را به عنوان نوچه راهبه در دیر وارد کرد و رادا به ناچار جامعه سیاه پوشید. در حال حاضر رادا با حقوق ناچیز هزار قروش در سال، در مدرسه دختران جوان آموزگار بود و به بچههای کلاس اول ابتدایی درس میداد. یتیمان سرنوشت سخت و دردناکی دارند. از اوان کودکی از محبت و حمایت پدر وان دلسوزیها و مراقبتهای پر عطوفت مادر محرومند. به امان ترخم و نیز سنگدلی دیگران رها شدهاند. و در میان
مردمی بیاعتنا به ایشان بزرگ میشوند بیآنکه هرگز لبخندی جانبخش به دلشان گرمی بخشد. یتیمان گلهای باغ زمستانند که بو ندارند، لیکن پرتوی از مهر دلنواز کافی است تا لطف و جذبه گیج کننده ایشان پدیدار شود و بشکفند. رادا در محیط خفقان آور حجرههای دیر و با نظارت داری از عطوفت پیر زنی دسیسه چین بزرگ شده بود. آری، هرگز به فکر حاجیه رووو آما خطور نکرده بود که با نشان دادن اندکی مهر و محبت بیشتر میتواند رفتار خود را با دخترک یتیم و مظلومی تعدیل کند، و نیز نمیتوانست حس کند که بتدریج که فکر و شخصیت رادا گسترش مییافت استبداد رأی و خشونت حاجيه خانم چقدر برای آن دختر تحمل ناپذیر میشد. همین نکته بر ما روشن میسازد که چرا رادا
با اینکه آموزگار مدرسه بود چند روز پیش او را دیدیم که در خانه برادر حاجیه رووو آما در سر میز خدمت میکرد. روزهای پیش از آن، رادا به سبب نزدیک شدن امتحانات آخر سال اشتغال فکری زیادی پیدا کرده بود، و از قضا دیری نگذشت که روز مقرر برای امتحانات فرا رسید. از صبح آن روز دختران با لباسهای نو و سر شانه کرده و با زیب و زیورهایی که مادرشان ایشان را همچون پروانههای خوش نقش و نگار به آنها آراسته بود کم کم به مدرسه در آمدند و فضای آن را پر کردند. در حالی که درسهای خوانده را برای آخرین بار دوره میکردند همچون دسته زنبوران عسل بر کتابهای خود وزوز راه انداخته بودند. مردم، چنانکه رسم بود، پس از آنکه از ادای نماز مسح بیرون آمدند، وارد مدرسه شدند …
- انتشار : 03/12/1403
- به روز رسانی : 03/12/1403