رمان شنای شبانه

دانلود رمان شنای شبانه اثر مگان گلدین به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان

تاحالا شده از حرفی که زدید پشیمون بشید؟ من از اینکه سکوت کردم پشیمون شدم! اون شب خیلی کوچیک بودم، کدوم شب؟ همون شبی که خواهرم رو از دست دادم… من باعث شدم خواهرم بمیره، کاری کردم با پای خودش سوار ماشینی بشه که تبدیل به تابوتش شد اما بدتر از اون وقتی جسدش رو کف دریا پیدا کردن و گفتن غرق شده سکوت کردم. من می‌دونستم چه بلایی سر خواهرم اومده با چشم‌ های خودم دیده بودم، اما هیچ حرفی نزدم چون ترسیدم مبادا بقیه من رو مقصر بدونن.. مادرم سه ماه بعد از درد نبودن خواهرم دق کرد و مرد. پس تصمیم گرفتم زبون باز کنم و پرده از راز مرگ خواهرم که باعث شد مادرم رو هم از دست بدم بردارم. سال ها منتظر فرصت مناسب موندم و بلاخره وقتش رسید …

خلاصه رمان شنای شبانه

ریچل عمداً روزهای قبل از محاکمه را برای آمدن به نیاپولیس انتخاب کرده بود. می‌خواست هم اطلاعات بیشتری کسب کند و هم بیشتر با شهر و مردمش آشنا شود. او به خاطر سومین فصل از مجموعه برنامه‌هایش به شدت تحت فشار بود، چراکه باید بهتر از دو فصل گذشته از آب در می‌آمد سیلی از برنامه سازها شروع به تقلید از برنامه های او کرده و نتایج متفاوتی هم به دست آورده بودند ریچل یا باید فصل سوم برنامه مجرم یا بی گناه را دست اول نوآورانه و بی بدیل از کار در می‌آورد یا خطر شکست بی برو برگرد پادکست و افتادنش به دست رقبای جاه طلب را به جان می‌خرید خلاصه اینکه باید برنامه ای

تحویل می‌داد که دوتای قبل در برابرش اصلاً به چشم نیایند. مجال اشتباه نداشت و خودش هم این را میدانست به همین دلیل برای قسمت سوم موضوعی زبانزد و جنجال برانگیز انتخاب کرده بود، موضوعی که چنان پتانسیلی را داشت که در همه جا ورد زبان مردم شود. این برنامه قرار بود برای اولین بار جلسه دادرسی را به طور زنده گزارش کند. فصل‌های قبلی برنامه با استفاده از اطلاعات کاملی که سال‌ها پس از روشن شدن حادثه منتشر شده و به صورت آنلاین در دسترس قرار داشتند به بازنگری پرونده های قدیمی می‌پرداخت. گزارش زنده جلسه دادرسی این فرصت را برای مخاطبان فراهم می‌کرد تا خود را در

جایگاه هیئت منصفه فرض کنند ریچل قصد داشت شواهد و مدارکی را که در دادگاه آشکار میشد همانگونه در اختیار شنونده ها قرار دهد طوری که انگار هیئت منصفه واقعی آن‌ها هستند. اعضای هیئت کار خودشان را می‌کردند و شنوندگان هم براساس مشاهدات خود رأی خاص خود را صادر می‌کردند فصل سوم پادکست قدرت تحمل ریچل را بیش از پیش می‌آزمود. برنامه اش این بود که روزها در جلسات دادگاه شرکت کند و شب‌ها برنامه ضبط کند و هر زمان هم که امکانش فراهم بود خلاصه ای از چیزهایی را که در دادگاه شنیده بود به انضمام رونوشتی از اظهارات شهود در وبگاه اینترنتی برنامه منتشر کند. تمام این کارها را …