رمان تونل
عنوان | رمان تونل |
نویسنده | ارنستو ساباتو |
ژانر | روانشناسی، ادبیات داستانی، ادبیات کلاسیک |
تعداد صفحه | 173 |
ملیت | خارجی |
ویراستار | رمان بوک |
دانلود رمان تونل اثر ارنستو ساباتو به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان
ارنستو ساباتو در کتاب تونل، روایتگر رابطهی پرتلاطم نقاشی منزوی به نام خوان پابلو کاستل با یک زن جوان هنردوست است. کاستل که از نظر روحی و جسمی خود را از اجتماع جدا کرده، در نمایشگاه آثارش با ماریا آشنا شده و …
خلاصه رمان تونل
از موضوع دور افتادم. علتش هم این اجبار لعنتی به توجیه هر کاری است که میکنم. آخر برای چی من باید دلیل بیاورم که چرا به نمایشگاههای هنری نمیروم؟ به نظر من هر کسی حق دارد هر کاری دوست دارد بکند. به جایی برود یا نرود، بی آنکه مجبور باشد اظهار نامه مستدلی به قید سوگند امضا کند. وگرنه کار چنین جنونی به کجا میکشید؟ خب، دیگر بس است، گرچه هنوز خیلی حرفها دارم که درباره نگارخانهها بگویم: از پرحرفی همکاران، از کوری بازدیدکنندگان، از بلاهت سالن دارهایی که تابلوها را به نمایش میگذارند. خوشبختانه (یا بدبختانه) مسائلی از این دست دیگر برای من جالب نیست. اگر بود میتوانستم مقالهای بنویسم زیر عنوان “درباره راه و رسم نقاش در دفاع
از خود در برابر دوستداران نقاشی.” به هر حال من باید امکان یافتن دختر را در یک نمایشگاه کنار میگذاشتم. از سوی دیگر ممکن بود او دوستی داشته باشد که دوست من هم باشد. در این صورت یک معرفی ساده کفایت میکرد. کمرویی مفرط چنان چشم مرا کور کرد که من به این امکان دل بستم. یک معرفی ساده چقدر همه چیز آسان میشد و چه دلپذیر بود! کوری من مانع از این شد که همان موقع نقطه ضعف بزرگی را که در این فکر وجود داشت، ببینم و آن اینکه یافتن یکی از دوستان او همان اندازه دشوار بود که پیدا کردن خود او، زیرا من چطور میتوانستم دوست او را پیدا کنم در حالی که نمیدانستم اصلاً او کی هست و اگر میفهمیدم او کیست دیگر چه احتیاجی بود که دنبال
طرف سومی بگردم؟ البته این درست است که فایده ناچیز معرفی باقی میماند که نمیبایست آن را بی اهمیت دانست ولی بدیهی بود که اول باید او را پیدا میکردم و بعد دنبال دوست مشترکی میگشتم که ما را به هم معرفی کند. با باید روش مقابل را در پیش میگرفتم، یعنی ببینم آیا بر حسب تصادف کسی از دوستان من دوست او نیز هست یا نه! میتوانستم این راه را در پیش گیرم بی آنکه ابتدا منتظر پیدا کردن او باشم، تنها کاری که باید میکردم این بود که از هر یک از آشنایانم بپرسم آیا آنها زنی را با این قد و قامت با گیسویی به این یا آن رنگ میشناسند. ولی این نقشه خیلی احمقانه به نظر میرسید و من آن را کنار گذاشتم. من حتی از فکر طرح چنین سؤالی از کسانی مثل مایلی …
- انتشار : 15/11/1403
- به روز رسانی : 18/11/1403