رمان خواهر من قاتل زنجیره ای

عنوانرمان خواهر من قاتل زنجیره ای
نویسندهاوینکن بریث ویت
ژانرهیجانی، جنایی، کمی طنز، رازآلود
تعداد صفحه174
ملیتخارجی
ویراستاررمان بوک

دانلود رمان خواهر من قاتل زنجیره ای اثر اوینکن بریث ویت به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان

کورد، دختر تلخی است که همیشه وظیفه‌ی مراقبت از خواهر کوچک‌ترش (آیولا) را بر دوش خود احساس می‌کند، آیولا دختری زیبا، بسیار جامعه‌ستیز و فرزند مورد علاقه‌ی خانواده است! او هم‌اکنون سومین مردی که وارد زندگی‌اش شده را کشته و کورد هم از این موضوع اطلاع دارد! او همیشه سعی دارد بسیار دلسوزانه به خواهرش کمک کند. او بهترین راه‌ حل‌ها را برای تمیز کردن خون انسان‌های کشته شده می‌داند و ماشین او برای حمل اجساد، بزرگ است، او همه‌ی این کارها را انجام می‌دهد، بدون آنکه چیزی بدست بیاورد …

خلاصه رمان خواهر من قاتل زنجیره ای

تقریباً هیچ چی از قیافه بابا به ارث نبردم وقتی به مامان نگاه می‌کنم انگار دارم خودم را در آینده می‌بینم. هر چند حتی اگر تلاش کنم هم نمی‌توانم از مامان بهتر باشم. مامان طبقه پایین در اتاق نشیمن روی کاناپه نشسته و رمان میلز و بون را می‌خواند. رمان درباره عشق‌هایی جاودان و ناشناخته است. کنارش آیولا روی صندلی قوز کرده و سرش تو گوشی اش است. از کنار آن‌ها رد می‌شوم و به در مجاور آشپزخانه می‌رسم. مامان می‌پرسد: «می‌خوای آشپزی کنی؟» «آره.» کورد به خواهرتم آشپزی کردن یاد بده اگه بلد نباشه غذا بپزه چطوری می‌خواد از شوهرش مراقبت کنه؟ ایولا لب‌هایش را

آویزان می‌کند اما هیچی نمی‌گوید نمی‌خواهد توی آشپزخانه باشد، فقط دوست دارد چشم هایش از هر چیزی که به آن نگاه می‌کند نمونه برداری کند. در خانه مجردی ما، من و دختر پیشخدمت بیشتر از همه آشپزی می‌کنیم مامان هم غذا می‌پزد ولی نه به اندازه موقعی که بابا زنده بود. از طرف دیگر آیولا… خب اگر ببینید که او کاری به جز گذاشتن نان در تستر انجام می‌دهد باید از تعجب شاخ در بیاورید. «حتماً.» همین که این را می‌گویم آیولا بلند می‌شود و دنبالم می‌آید. دختر پیشخدمت هر چیزی که نیاز داشتم را آماده کرده و کنار پیشخوان گذاشته است. تمام مواد غذایی شسته و خرد

شده است از او خوشم می‌آید خیلی مرتب و خونسرد است اما مهمتر از آن هیچ چیز درباره بابا نمی‌داند. بعد از این که بابا مرد بنا به دلایلی تمام وسایلش را دور ریختیم یک سال را بدون هیچ پیشخدمت و کمک دستی گذراندیم برای خانه ای به این بزرگی خیلی کار سختی بود. مرغ در حال جوشیدن است آیولا در قابلمه را باز می‌کند بوی دل انگیز مرغ، همراه با بوی چربی و ادویه به مشامم می‌رسد ایولا نفس عمیقی می‌ کشد و لب‌های سرخش را مرطوب می‌کند دختر پیشخدمت سرخ می‌شود. آیولا می‌گوید: «هوممم، کارت بدک نیست؟» «ممنونم خانوم» آیولا با لبخند پیشنهاد می‌دهد اگر آماده شده …

دانلود رمان خواهر من قاتل زنجیره ای
17.47 مگابایت
PDF
دیدگاه کاربران درباره رمان خواهر من قاتل زنجیره ای
اشتراک در
اطلاع از
guest
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها