رمان لبخند تلخ

عنوانرمان لبخند تلخ
نویسندهجمعی از نویسندگان
ژانرطنز، ادبیات کلاسیک، داستان کوتاه
تعداد صفحه74
ملیتخارجی
ویراستاررمان بوک

دانلود رمان لبخند تلخ اثر جمعی از نویسندگان به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان

داستان کوتاه طنز داستانی خنده دار است که علاوه بر ایجاد شادی داستان آموزنده نیز هست. نویسنده داستان طنز از بزرگنمایی، تغییر موقعیت‌های معمولی و بر هم زدن تناسبات برای خلق طنز استفاده می‌کند …

خلاصه رمان لبخند تلخ

ساشینکا، بسته‌ای را که لفاف روزنامه داشت زیر بغل خودجا به جا کرد و در اتاق دکتر را گشود. دلش مثل ساعت می‌زد. دکتر کاشلخوف، همین که چشمش به مریض سابق خود بچه یکی یکدانه مادام اسمیرنووای عتیقه فروش افتاد گل از گلش شکفت: اوه، بچه خودم… انشاء الله که حالت خوب استها؟ ساشا که از دستپاچگی و خجالت يك ریز مژه می‌زد و این پا آن می‌کرد، تنه پته کنان گفت: مامانم خیلی سلام رساند و گفت تا عمر داریم ممنون محبت‌های شمائیم. آخر – می‌دانید دیگر – مامانم فقط یك مرا دارد، و اگر شما نبودید حالا دیگر مرا هم نداشت… هم من و هم مامانم هر دو تایی‌مان خجالت زده محبت‌های شمائیم دکتر.

دکتر توحرف ساشا دوید و بالحن پر از محبتی گفت: اوه، نه نه، کوچولوی عزیزم اصلا این‌ها چه حرفی است؟ چه من و چه يك دكتر دیگر، فرقی نمی‌کند. وظیفه ما دکترها همین است. چیز فوق العاده‌ای که نیست… حالا چرا ایستاده ای پسرم؟ چرا نمی‌نشینی؟ ساشا همان طور سرپا به حرف خود ادامه داد و گفت: باشد. بالاخره مامانم فقط من یکی را دارد و وظیفه‌اش است که زحمت‌ها و محبت‌های شما رايك جوری جبران کند. حیف که دست و بالمان تنگ است و نمی‌توانیم آن طور که باید از زیر بار خجالت‌تان در آئیم. خدا خودش شاهد است که از این بابت چه قدر ناراحتیم. این است که بالاخره این… این چیز ناقابل را آورده‌ام خدمتتان…

يك مجسمه مفرغی است که نمی‌دانم – می‌گویند يك و شاهکار هنری است… درست نمی‌دانم… دکتر در حالتی که دست‌هایش را به دو طرف باز می‌کرد و ولشان می‌کرد که از دو طرف بدنش به ران‌هایش بخورد و صدا کند؛ از روی عدم رضایت گفت: اوووه…! و در مدتی که ساشا سر گرم وا کردن لفاف مجسمه بود ادامه داد که: آخر این کارها یعنی چه؟ مگر من چه کار فوق العاده ای انجام داده‌ام که شما این جور خودتان را توی زحمت می‌اندازید؟ و ساشا اسمیرنوف هم به عنوان جلوگیری از تعارف و استنکاف دکتر گفت: نه خیر دکتر، بی گفت و گو باید قبولش بفرمائید، وگرنه مامانم سخت دلخور می‌شود ببينيد: يك چيز عتیقه است از آن شاهکارهای …

دانلود رمان لبخند تلخ
3.92 مگابایت
PDF
دیدگاه کاربران درباره رمان لبخند تلخ
اشتراک در
اطلاع از
guest
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها