رمان تفریحات شب
دانلود رمان تفریحات شب اثر محمد مسعود به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان
محمد مسعود در این اثر شرایط فرهنگی، اجتماعی و عمومی زندگی ایرانیان را در روزگار رضا خان به تصویر میکشد و با بهره گیری از آرایهی اغراق کاستی ها و مشکلاتی را که در جامعه آن دوران جریان داشته به تماشا میگذارد. او با توانایی بالای خود از شب نشینیها و شهرگردیهای جوانانی حکایت میکند که به واسطه عدم دانایی و تربیت درستی که جامعه از آنها دریغ داشته است، وقت خود را به بطالت و بیهودگی سپری میکنند ...
خلاصه رمان تفریحات شب
سرم گیج میخورد چراغ ها، مغازهها دیوارها، در برابرم به سرعت دور میزدند، سردردی خفیف و دورانی شدید مغزم را فشار میدهد، آهسته مژگانها را روی هم میگذارم. آناً گردش اشياء خارجی به چرخیدن داخلی تبدیل شده با حرکت تندی دور خود میگردیدم همین که چشم باز میکنم دوباره آسمان و زمین در جلوی چشمم به گردش میافتد سعی میکنم قدمهای منظمی بردارم لیکن پاهایم مثل موم نرم شده به چپ و راست تلوتلو میخورم و حرکت دایره ای و پراعوجاج اشیاء جلوی چشمم ظاهر میشوند. نزدیک منزل با زنی مصادف شدیم رفیقم آهسته، مشت پهلویم زده میگوید: حواست را جمع کن خبردار لش گری موقوف
به نظرم شکار خوبی به تورمان خورده است مواظب باش قاچاق نشود! و خودش مثل تازی شکاری قیقاج رفته با یک شلنگ دوش به دوش زن رسیده با او صحبت میکند چیزی نگذشت که اشاره مثبتی که دلیل موفقیت بود کرده خبرداد که شکار پخته شده است با زحمت در منزل را پیدا کرده کورمال کورمال جا کلید را جسته در را باز کردیم میل داریم خیلی زود تور سیاهی که به شکار پیچیده عقب بزنیم مبادا عوض ماهی قزل آلا، قورباغه جنگلی به تورمان خورده باشد. این کار هم صورت گرفت دختری به سن شانزده هفده سال با موهای طلایی لبهای باریک، صورتی قشنگ اندامی لاغر ولی متناسب دماغی ظریف چشمانی
فوق العاده جذاب ساکت و صامت مثل مجسمه مرمر جلوی ما ایستاده خیره خیره نگاهمان میکند! چادری کهنه، گالشهای پاره، پیراهنی از چلوار آبی آسمانی که سر آرنج های آن وصله دار و لبههای آستینش چرک و ریش ریش شده جورابی مندرس تا زانو پر از لکه های گل، همه از وضعیت اسفبار و بدبختی صاحب خود حکایت میکنند. گردنش از حلقوم به پایین در تیرگی چرک فرو رفته کثافت دستهایش مینمایاند که مدتی است رنگ حمام را ندیده و پوست آن به واسطهٔ کار و صدمه زیاد لطافت و ظرافت طبیعی خود را از دست داده است. مرارت جانفرسا و تأثر وصف ناپذیری در چشمان درشت او تمرکز یافته با نگاه نافذی ...



تحلیل ادبی و سیاسی آثار محمد مسعود را در کتاب نیلوفری در مرداب نوشته فرهاد فروزان کیا جست و جو کنید